غیرحرفه‌ای؟ هیچ آدمی دوست ندارد این را بشنود. در این جا رفتارهایی را بر می‌شمریم که پیامی مثبت‌تر و معکوس را می‌رسانند و باعث می‌شوند شما حرفه ای تر به نظر برسید.

داستانی از ۱۵ سال پیش را برای‌تان تعریف می‌کنم. در آن زمان داشتم با یک پرواز ارزان‌قیمت با یک هواپیمای فکسنی از سیاتل به یاکیما می‌رفتم . فقط ۱۰ تا ۱۲ مسافر در هواپیما بودند. کابین خلبان به جای یک در با یک پرده از ما جدا شده بود. ما در حال عبور از بالای کوه‌های کاسکادا در یک هوای به شدت طوفانی بودیم که ناگهان کاپیتان، خلبانی جوان که در نیمه‌ی اول دهه‌ی ۲۰ عمرش بود، پرده را کنار زد و در حالی که صدای گوش خراش موتور هواپیما می‌غرید با فریاد گفت:

“برج مراقبت می‌گوید حق انتخاب با ما است که به پرواز به سوی یاکیما ادامه بدهیم یا برگردیم سیاتل. ولی فکر می‌کنم، بگذاریم این فکسنی سعی خودش را بکند.”

چه غلط‌هایی در این تصویر وجود داشت؟می‌توانید پیدا کنید؟ “فکر می‌کنم”، و ” این فکسنی سعی خودش را بکند” تقریباً آخرین چیزی است که می‌خواهید از یک خلبان پرواز ارزان‌قیمت، آن هم در طوفانی سهمگین، بشنوید. به یک باره صدای ‌داد و فریاد مسافران بلند شد و نزدیک بود شورش‌کنند که خلبان به سرعت تغییر مسیر داد(با اما و اگر و دلهره) و ما به سوی سیاتل پرواز کردیم.

مطالب مرتبط: ۵۰ قانون که یک مدیر ماهر و حرفه‌ای شوید

تا حالا یکی دو دفعه این داستان را در سال‌های گذشته، معمولا برای خنده، تعریف کرده‌ام. ولی به خاطر بسپارید در داستان اصلا مساله‌ی طوفان، یا هواپیمای فکسنی، یا نگرش نسبتاً اقتصادی و غیر ‌مسئولانه‌ی کنترل ترافیک هوایی نبود که داد مسافران را درآورد، بلکه نگرش خلبان بود که به نظر می‌رسید کاملاً غیر حرفه ای است و باعث شد همگی اعتمادمان را به او از دست بدهیم.

در این جا چند صفت یا عادت آورده شده است که شما می‌توانید با نمایش دادن قدرتمند آنها خودتان را حرفه ای تر نشان دهید. نمی‌گویم که آن‌ها آسان هستند ولی نسبتاً ساده هستند.(کافی است آن را به خاطر بسپارید – حتی اگر نتوانید آن‌ها را به صورت یک‌نواخت و باثبات بروز دهید. شما یک انسان هستید، فقط کافی است تلاش کنید بهترین انسان باشید.)

۱. اعتماد به نفس

در آن روز اعتماد به نفس، بزرگ‌ترین مشکل عملکرد آن خلبان بود. اعتماد به نفس بدون تقویت آن بی معنی و بی‌استفاده است، ولی اگر واقعاً شایسته و باصلاحیت باشید، از آنِ شما خواهدشد.

۲. رک گویی و خلوص

واضح است. این صفت می‌گوید نادرستکار نباشید. ولی سوای آن، آدم‌های حرفه ای حقیقی، خالص و رک‌گو هستند. آن‌ها وضعیت را ارزیابی می‌کنند، ریسک را می سنجند، و اظهارنظر صادقانه و خالصانه می‌کنند.

۳. خودشناسی

این عادت بخشی از نمود اعتماد به نفس است_ یعنی دانستن این که چه کسی هستید، در کجای دنیا قرار دارید، و نقاط قوت و ضعف شما چیست. آن گاه باید با جدیت کارهای مشخص را انجام دهید و همین‌طور بعضی کارها را انجام ندهید.

۴. تفکر راهبردی

یکی از اصول و پایه‌های فکری موفقیت شروع کردن با “پایان” یا هدف در ذهن‌تان است. آدم‌های حرفه ای واقعی اهداف‌شان را شناسایی می‌کنند، سپس به عقب‌گرد می‌کنند به ابتدای راه برمی‌گردند و با جدیت کار می‌کنند تا به اهداف برسند.

۵. پیش بینی

مثل والتر رادار اورایلی باشید. دست نگه‌دارید، احتمالا موضوع را نمی‌دانید، چون اکثر شما که دارید این مطلب را می‌خوانید وقتی شو تلویزیونی ماش در دهه‌ی ۱۹۸۰ با بازی اورایلی پخش می‌شد آن را ندیده‌اید( درست است؟ این یعنی خودشناسی). مهم نیست که ندیده‌اید. فقط بدانید روی چیزهای دیگر تا آن جا تمرکز کنیدکه بتوانید چالش‌ها و راه‌حل‌های‌شان را که به شما اعتماد به نفس می‌دهند پیش‌بینی کنید.

۶. اهمیت دادن

مربوط به پیش‌بینی است: شما واقعاً نمی‌توانید به دیگران کمک کنید مگر این که بتوانید به خودتان زحمت بدهید اهداف و ترس‌های آنان را بفهمید. این یعنی اهمیت دادن و مراقبت کردن.

۷. واقع‌گرایی

آهنگ “دنیا را به من وعده بده” را شنیده‌اید؟ شاید این روشی باشد که یک پسر یا دختر می‌خواهد توجه دختر یا پسر رویاهای خودش را جلب کند، ولی این چیزی نیست که شما را حرفه ای به نظر برساند. در عوض، چیزی را قول یا وعده بدهید که با توانایی‌تان سازگار است و می‌توانید از پس آن برآیید.

۸. فهمیدن- تمام کردن

می‌دانید منظورم چیست؟ این صفت ها ساده هستند، ولی آسان نیستند. یعنی اول بگویید چه چیزی را انجام خواهید داد بعد هم انجامش دهید.

۹. اشتیاق

این را یکی از اظهارنظرهای خوانندگان کار قبلی‌ام الهام گرفته‌ام. در آنجا وقتی نوشتم “پولینیایی بودن” یا خوش‌باوری غیرحرفه ای است اظهارنظری دریافت کردم که باعث افزودن این عادت به فهرست شد. در نقطه‌ای مقابل، اشتیاق یا خوش‌بینی هوشمندانه، یک کیفیت مثبت است. کالین پاول آن را به بهترین وجه می‌گوید: “خوش‌بینی دائمی یک ضریب توانی دارد.”

۱۰. دقت

این یکی به‌ فهمیدن _ تمام کردن مربوط است. ولی دقیقاً همان‌چیز نیست. سمج باشید و ایستادگی کنید، ارزش‌های اخلاقی را با قدرت نمایش دهید، و “حتی چیزهای کوچک را بازبینی کنید.”(این یکی دیگر از پاولیسم‌ها است که ارزش فکر کردن را دارد.)

۱۱. نتیجه

هیچ چیزی مثل عملکرد یا نتایج نمی‌تواند حرفه ای بودن را تعریف کند، به ویژه اگر آن نتایج و دست‌آوردها در طول زمان تکرار و تکرار شوند.

۱۲. احتیاط

اهمیت دادن و خودشناسی، با هم در کنار توانایی برقراری روابط خوب به احتیاط و توانایی می‌انجامد که بدون انجام هرگونه حمله می‌توان صریح و رک بود.

۱۳. کنجکاوی

هیچ آدم حرفه ای یادگیری را هرگز تمام نمی‌کند. به کرات گفته شده است.

مطالب مرتبط: ۱۴ مهارت که هر حرفه‌ای باید بداند

۱۴. ریسک پذیری

مردد بودم که این عادت را بیاورم یا نه، چون بعضاً احساس غلط نترس بودن را به ذهن متبادر می‌کند. ریسک‌پذیری به معنی منفی زیر بار ریسک رفتن نیست، بلکه برعکس به معنی پذیرفتن و شناختن این است که همه‌ی کارها و اقدامات متضمن مقداری ریسک هستند و لازم است بین این پذیرفتن و راه‌اندازی سکون (کاری نکردن) توازن برقرار کرد.

۱۵. شوخ‌طبعی

لزومی ندارد آدم مضحک باشد، ولی همه به حسی از شوخ‌طبعی نیاز داریم. چون سعه‌ی نظر و روش بینی را به دیگران نشان می‌دهد.

۱۶. تناسب اندام

عدم تناسب اندام مایه‌ی تأسف است. حقیقت دارد. اگر شخصی مانند آدمی به نظر برسد که به سلامتی‌اش اهمیت نمی‌دهد به سختی می‌تواند حرفه ای‌گری خود را به دیگران اثبات کند. و اگر به سلامتی‌اش اهمیت بدهد معنی‌اش این است که به سایر چیز‌ها هم اهمیت می‌دهد.

۱۷. درستی (اعتبار)

یک توصیه‌ی خوب کارآفرینی می‌گوید “تقلید کنید تا وقتی خودتان آن را بسازید”. ولی عملکرد شما باید مبتنی بر حقیقت و درستکاری باشد. در غیر این صورت مهارت‌های‌تان، کمبودهای‌تان، و علایق‌تان، یا صادقانه بگویم حتی چیزهایی را که علاقه ندارید، اصلاً اهمیت ندارد. چون در دهان مردم را نمی‌شود بست.