تحریریه کسب و کار بازده که ستونی را به معرفی کارآفرینان خلاق و برجسته‌ی ایران و جهان اختصاص داده است. در این شماره به معرفی نازنین دانشور یک بانوی کارآفرین تهرانی در بخش فناوری می‌پردازد که مجله‌ی فوربس در مقاله‌ای با عنوان Tehran’s Trail Blazing Tech Entrepreneur انتشار یافته به معرفی خلاقیت و کارآفرینی وی پرداخته است. این مقاله با حذف و اضافات مختصری به فارسی ترجمه شده و در اختیار مخاطبان بازده قرار گرفته است. در ادامه متن این مقاله را به نقل از فوربس می‌خوانیم.

نازنین دانشور به عنوان یک بانوی جوان صاحب کسب و کار در ایران، برنامه‌ای برای مبدل شدن به یکی از کارآفرینان عرصه‌ی فناوری نداشت. او بر مشکل سن و جنسیت فایق آمد. ۳۰ سالگی صحنه‌ی آغازین پرجنب و جوشی است. اخیراً نیز بیش از صدها نفر در نخستین رقابت شتاب‌دهنده‌ی خصوصی در ایران شرکت کرده‌اند، تا بتوانند از یک شتاب‌دهنده هم کمک‌های مالی و هم کمک‌های آموزشی دریافت ‌کنند.

این کارآفرین تهرانی می‌گوید “یکی از معدود مزایای تحریم‌ها، ایجاد فرصت‌های تقریبا بدون ‌مرز برای بومی‌سازی وب‌گاه‌های پربازدید مثل یوتیوب و پی‌پال است”.

سه سال پیش، دانشور به این مزیت دست یافت، و سایتی مشابه با Groupon GRPN را راه‌اندازی کرد. این سایت تخفیفان دات کام یا Takhfifan.com است.

بازار هدف او ایرانیان زیر ۳۰ سال هستند، که این بازه‌ی سنی دو سوم جمعیت ایران را در برمی‌گیرد و شیفته‌ی هرگونه تسهیلات امروزی هستند که اینترنت بتواند در اختیار آنان بگذارد. محبوبیت وب‌گاه تخفیفان، مانند همتایان غربی‌اش، در تخفیف روزانه‌ی رستوران‌ها، سینماها، مراکز ورزشی، اسکی و حتی پینت‌بال است.

با وجود موفقیت تخفیفان، دانشور حکایتی مانوس از شکست، قبل از این پیروزی را دارد.

نازنین دانشور بعد از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته‌ی فناوری اطلاعات، در یک شرکت فناوری در آلمان شغلی را اختیار کرد. چند سال بعد به ایران بازگشت، و در نظر داشت تا خدمات تحویل خواروبار را دایر کند. او در این باره می‌گوید:

“منزل ما در طبقه‌ی سوم قرار داشت و چون ما آسانسور نداشتیم، مادرم همیشه مجبور بود خرید‌های خود را تا این طبقه بیاورد، پس ایده‌ی یک فروشگاه اینترنتی به ذهنم رسید”.

این ایده برای شهری که ترافیک شلوغی داشت، بسیار خوب می‌نمود، اما دانشور نمی‌دانست که این ایده می‌تواند بر ضد او کار کند. او حساب هجوم پیام‌ها را نکرده بود، چراکه زیاد شدن یک چیز خوب هم دیگر خوب نیست. دانشور در این باره می‌گوید:

“تمام رسانه‌ها درباره‌ی این موضوع نوشتند؛ تلویزیون، رادیو، روزنامه‌ی گاردین، هرکسی درباره‌ی این ایده مطلبی نوشت. و نتیجه‌ی این شهرت، ۳۰۰۰ سفارش در یک ساعت شد. و با ترافیکی که تهران دارد، و مشکل تحویل کالا در شهرهای بزرگ، واقعا نتوانستیم از پس آن برآییم.”

این کار خراب شد، و دانشور به برلین بازگشت تا روی یک وب‌گاه روزانه کار کند، در آنجا او از نزدیک فهمید که چه باید بکند. در سال ۲۰۱۱، به تهران بازگشت تا شروع دوباره‌ای داشته باشد، او با پس‌اندازش، برای خود سرمایه‌ای دست و پا کرد، و ساعت‌های بی‌شماری برای این کار عرق ریخت. اما بی‌شباهت به سایر کارآفرینان، دانشور مجبور بود تا پدرش را سر قرار‌های کاری‌اش ببرد. او دراین باره می‌گوید:

” من ۲۶ ساله بودم. قرار ملاقاتی با یک مدیر داشتم، او به وب‌گاه نگاهی انداخت و خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و گفت: مدیر برنامه‌هایتان کجاست؟ من گفتم مدیر خودم هستم. او گفت: من دارم درباره‌ی مدیر حرف می‌زنم، مدیر. او گفت برو بیرون و با مدیرت برگرد. بنابراین مجبور شدم سال اول با پدرم سر قرارهای کاری بروم. او را با خود همه‌جا می‌بردم. و به همه می‌گفتم: ایشان مدیر هستند، حالا با من صحبت کنید. حالا همه‌ی آنان فهمیده‌اند که من به خاطر سن و زن بودنم مجبور به این کار شدم.”

زنان در دانشگاه‌های ایران دروس سختی را می‌خوانند، دروسی مانند مهندسی، ریاضیات و شیمی. و در بخش فناوری در تهران فعالیت دارند، اما دانشور می‌گوید مشکل اصلی این است که بخش مسن‌تر جامعه باید کسب و کار اینترنتی را جدی بگیرند.

تغییر ذهنیت‌های سنتی و رواج این تفکر، روند کندی دارد، اما دانشور و تیم فروش‌اش، با یک معرفی فروش‌های فوری زمان‌بندی شده، بیش از ۱۰۰۰۰ صاحب کسب و کار و تاجر را در گروه خود جا داده‌اند. دانشور می‌گوید:

” ما یک مشکل را حل می‌کنیم. تبلیغات بسیار هزینه‌بر است، و اوضاع مالی خوب نیست، بنابراین ما به صاحبان کسب و کار می‌گوییم فقط به ما یک تخفیف بدهند تا ما برایشان مشتری بیاوریم. درآمدی که به‌دست می‌آید خیلی کم است پس اگر دو برابر عملکرد داشته باشید می‌توانید از پس این کار برآیید، چرا این کار را انجام ندهید؟ ما فقط آن مقداری که فروشندگان بتوانند از پس آن برآیند، می‌فروشیم.”

تخفیفان، در فروش هر کوپن برای خدمات تخفیفی خود؛ پورسانت‌های مختلفی می‌گیرد. هم‌چنین خریدهای عمده انجام می‌دهند و در همان سایت می‌فروشند و به تمام کشور ارسال می‌کنند.

در یک روز عادی، تخفیفان بیش از ۴۰۰۰ کوپن می‌فروشد. این شرکت در ابتدا با همکاری دو خواهر در یک دفتر کار خیلی کوچک شروع به فعالیت کرد و هفته‌ای یک فروش داشتند، اینک ۶۰ کارمند و ۷ وب‌گاه مختلف دارند. کسب و کار دانشور از لحظه‌ی شروع، ۱۰۰% رشد داشته است.

او ادامه می‌دهد: ” در سال اول هر دو ماه، رشد ما دو برابر می‌شد. هنوز هم قابل مقایسه با گروپن نیستیم. این یک رشد طبیعی است. ما بودجه‌ای برای بازاریابی نداریم.”

دانشور می‌گوید بیشتر استارت‌تاپ‌های ایرانی کار خود را با سرمایه‌ای اندک از صفر آغاز می‌کنند. والدین ثروتمند پول خود را در املاک و اموال سرمایه‌گذاری می‌کنند، به جای این‌که روی ایده‌های فرزندان خود در زمینه‌ی فناوری سرمایه‌گذاری کنند. دانشور می‌گوید که والدینش در مورد او همان حمایتی که همه‌‌ی خانواده‌های سطح متوسط از فرزندان‌شان دارند مثل تهیه‌ی یک اتاق و میز تحریر کرده‌اند.

موفقیت تخفیفان باعث شد تا دانشور سرمایه‌گذاری جدیدی روی وب‌گاه “ترینان ” انجام دهد که مخصوص خواندن دیدگاه مشتریان است. او معتقد است: “مردم دوست دارند تا در‌باره‌ی مکان‌ها نظرات‌شان را بنویسند؛ چون برخی از افراد وقتی از جاهایی که کوپن تخفیف‌اش را خریده ‌بودندT برمی‌گشتند و به ما می‌گفتند “وای چه جای بدی بود”، یا “عالی بود”، هیچ‌ جایی برای ثبت نظرات آنان و اطلاع یافتن سایرین در اینترنت موجود نبود، پس شروع کردیم به ساخت وب‌گاه “ترینان”، که یک جست‌وجوی محلی و دیدگاه‌هایی بر اساس نظرات یک سال گذشته‌ی افراد در این برنامه‌ی موبایلی ارائه می‌دهد. بیش از ۳۰۰۰۰ دیدگاه بدون هیچ تبلیغاتی داشته‌ایم، حتی یک ریال هم خرج نکرده‌ایم و در هر دو وب‌گاه رشد ما فوق‌العاده بوده است.”

نازنین دانشور همه نوع جایزه‌ای را برای وب‌گاه‌اش برنده شده است، از جمله جایزه‌ی رسمی سیلیکون‌ولی، اما او می‌گوید مشکل اصلی؛ مربوط به آموزش است. فرهنگ این کار هنوز در ایران جا نیفتاده است.

“مردم هر سه ماه، یا ۶ ماه شغل خود را عوض می‌کنند، چون آموزشی مناسبی نیست تا به آنها بیاموزد چگونه کار کنند.”

اما این مسئله در حال تغییر است. جامعه‌ی فناوری تهران روی افرادی مثل دانشور حساب می‌کند، تا افراد بیشتری را در این بخش به استخدام درآورند. با همه‌ی شکست‌ها و موفقیت‌هایی که پشت سر گذاشته است، تبدیل به یک الگوی پیشگام ایرانی شده است.