بر کسی پوشیده نیست که کسب و کارهای کوچک در اقتصاد نقش مهمی ایفا می‌کنند. درحالی که عوامل مختلفی می‌توانند بر درآمد بالقوه یک کسب و کار تاثیر بگذارند، یکی از مهم‌ترین آنها استراتژی قیمت گذاری استفاده شده توسط مالکان آن‌ است. در این نوشتار با بازده همراه باشید تا ۶ استراتژی قیمت گذاری را به شما معرفی کنیم و شما تشخیص دهید که کدام یک برای کسب و کار شما مناسب است.

استراتژی قیمت‌گذاری خوب به شما کمک می‌کند قیمت اصلی را تعیین کنید؛ قیمتی که در آن می‌توانید سود فروش‌ محصولات یا خدمات‌تان را بیشینه کنید. مالک یک کسب و کار هنگام تعیین قیمت‌ها لازم است که طیف وسیعی از عوامل شامل هزینه‌های تولید و توزیع، پیشنهادات رقیب، استراتژی‌های موقعیت‌یابی و پایگاه مشتریان هدف کسب و کار را در نظر بگیرد.

در حالی که مشتریان کالاهایی را که بسیار گران قیمت باشند خریداری نخواهند کرد، اما اگر شرکت شما برای آنکه تمام هزینه‌های کسب و کار را پوشش دهد کالاها را بسیار پایین قیمت‌گذاری کند، پیشرفتی نخواهد کرد. در کنار محصول، مکان و تبلیغات، قیمت می‌تواند تاثیر عمیقی بر موفقیت کسب و کار کوچک‌تان داشته باشد.

در اینجا ۶ استراتژی قیمت گذاری مختلفی که کسب و کارها هنگام قیمت‌گذاری بر روی محصولات یا خدمات‌شان به کار می‌گیرند به شما ارائه می‌شود:

۱. قیمت‌گذاری بالا(برتر) Premium Pricing

با قیمت‌گذاری بالا، کسب و کارها قیمت‌هایی بالاتر از قیمت‌های رقبای خود تعیین می‌کنند. قیمت‌گذاری بالا اغلب در روزهای نخست چرخه‌ی حیات یک محصول بیشترین کارآمدی را دارد، و برای کسب و کارهای کوچکی که کالاهای خاص می‌فروشند ایده‌آل است.

چون لازم است مشتریان بالاتر بودن قیمت محصولات از قیمت روی برچسب قیمت کالا را درک کنند، یک کسب و کار باید سخت تلاش کند تا بتواند در آنها درک ارزش ایجاد کند. در کنار ایجاد یک محصول با کیفیت، مالکان باید اطمینان حاصل کنند که تلاش‌های بازاریابی‌شان، بسته‌بندی محصول و دکوراسیون مغازه همه برای حمایت از قیمت‌گذاری بالا به خوبی با هم ترکیب شده باشند.

۲. قیمت‌گذاری نفوذی Penetration Pricing

استراتژی‌های نفوذی، جذب خریداران از طریق پیشنهاد قیمت‌های پایین‌تر برای کالاها و خدمات را هدف خود قرار می‌دهند. در حالی که بسیاری از شرکت‌های جدید از این تکنیک استفاده می‌کنند تا توجه را از رقیبان به سمت خودشان جلب کنند، قیمت‌گذاری نفوذی به کمبود اولیه‌ی درآمد برای یک کسب و کار منجر می‌شود.

با وجود این، در گذر زمان، افزایش آگاهی می‌تواند مزایایی در پی داشته باشد و به کسب و کارهای کوچک کمک کند از باقی کسب و کارها متمایز شوند. در طولانی مدت، بعد از نفوذ کافی در بازار، شرکت‌ها اغلب به افزایش قیمت‌های‌شان برای بازتاب بهتر موقعیت‌شان در بازار پایان می‌دهند.

۳. قیمت‌گذاری اقتصادی Economy Pricing

هدف قیمت‌گذاری اقتصادی، که توسط طیف وسیعی از کسب و کارها شامل تامین‌کنندگان مواد غذایی عمومی و خرده‌فروشان تخفیفی استفاده می‌شود، آن است که مشتریانی را جذب کنیم که از همه بیشتر به قیمت‌ها آگاهی دارند. با این استراتژی، کسب و کارها هزینه‌های مرتبط با بازاریابی و تولید را به منظور حفظ قیمت پایین محصولات کمینه می‌کنند. در نتیجه، مشتریان می‌توانند محصولاتی را که نیاز دارند بدون هزینه‌های اضافی خریداری کنند.

در حالی که قیمت‌گذاری اقتصادی برای شرکت‌های بزرگی مثل والمارت، و تارگت فوق‌العاده موثر است، این تکنیک می‌تواند برای کسب و کارهای کوچک خطرناک باشد. چون کسب و کارهای کوچک از شرکت‌های بزرگتر حجم فروش کمتری دارند، ممکن است وقتی که قیمت‌ها بیش از حد پایین هستند برای تولید سود کافی به تکاپو بیفتند. با این حال، با دقت وضع کردن تخفیف‌ها برای وفادارترین مشتریان‌تان می‌تواند راه فوق‌العاده‌ای برای تضمین حمایت آنها در سال‌های پیش رو باشد.

۴. قیمت‌گذاری گزاف Price Skimming

قیمت‌گذاری گزاف، که برای کمک به کسب و کارها جهت بیشینه کردن فروش محصولات و خدمات جدید طراحی شده است، شامل تعیین نرخ‌هایی بالا در طول مراحل مقدماتی و اولیه می‌شود. این شرکت بعدا به‌تدریج و وقتی که کالاهای رقیب در بازار عرضه می‌شوند قیمت‌هایش را پایین می‌آورد.

یکی از مزایای قیمت‌گذاری گزاف آن است که به کسب و کارها اجازه می‌دهد سودهای‌ حاصل از مشتریان اولیه‌شان را قبل از تنزل قیمت‌ها برای جذب مشتریان حساس‌تر به قیمت، بیشینه کنند. نه تنها قیمت‌گذاری گزاف به یک کسب و کار کوچک کمک می‌کند هزینه‌های توسعه‌اش را جبران کند، بلکه وقتی قلم شما برای بار نخست در بازار عرضه می‌شود توهمی از کیفیت و حق انحصار ایجاد می‌کند.

۵. قیمت‌گذاری روانی Psychology Pricing

با اقتصادی که لنگ لنگان سعی دارد خودش را به وضعیت سالم قبل برساند، موضوع قیمت برای مشتریان امریکایی همچنان دغدغه‌ای اصلی باقی می‌ماند. قیمت‌گذاری روانی به فنونی اشاره دارد که بازاریابان برای تشویق مشتریان به واکنش نشان دادن در سطوح عاطفی به جای سطوح منطقی از آنها استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال، ثابت شده است که تعیین قیمت یک ساعت مچی به ۱۹۹ دلار مشتریان بیشتری را جلب می‌کند تا ۲۰۰ دلار، حتی اگر تفاوت واقعی بسیار کم باشد. یک توضیح برای این گرایش آن است که مصرف‌کنندگان تمایل دارند روی رقم اول یک برچسب قیمت توجه بیشتری داشته باشند تا رقم‌های آخر. هدف قیمت‌گذاری روانی آن است که با ایجاد خیال واهی افزایش ارزش برای مصرف‌کننده تقاضا را افزایش دهد.

۶. قیمت‌گذاری محصول بسته‌ای Bundle Pricing

از طریق قیمت‌گذاری بسته‌ای، کسب و کارهای کوچک چند محصول را به نرخی پایین تر از قیمت خرید تکی مصرف‌کنندگان می‌فروشد. نه تنها کالاهای بسته‌ای روشی کارآمد برای آب کردن اقلامی است که در بین تجهیزات شما جا اشغال کرده‌اند، بلکه می‌تواند درک ارزش را در نگاه مشتریان‌تان افزایش دهد، چون اساسا به آنها چیزی رایگان ارائه می‌دهید.

قیمت‌گذاری بسته‌ای برای شرکت‌هایی که محصولات مکمل می‌فروشند کارآمدتر است. به عنوان مثال یک رستوران می‌تواند از طریق گنجاندن دسر در غذای اصلی که در یک روز خاص از هفته فروخته می‌شود از قیمت‌گذاری بسته‌ای به نفع خود استفاده کند. کسب و کارهای کوچک باید به یاد داشته باشند سودهایی که از اقلام با ارزش تر به‌دست می‌آورند می‌بایست زیان‌هایی را که به خاطر محصول کم ارزش تر متحمل می‌شوند جبران کنند.

استراتژی قیمت گذاری مهم است، اما این نکته نیز حائز اهمیت است که خود قیمت را از یاد نبریم. در اینجا می‌توانید، در کنار استراتژی قیمت گذاری تان، از پنج چیز که هنگام قیمت‌گذاری محصولات‌تان باید در نظر بگیرید آگاه شوید.