از میلیاردرها درس کسب و کار‌ بیاموزید

درس کسب و کار‌ را باید از چه کسی آموخت؟ بهترین معلمان درس کسب و کار‌ چه کسانی هستند؟ اگر اینترنت را جست‌وجو کنید و به دنبال توصیه‌هایی در مورد کارآفرینی و کسب و کار‌ باشید، همیشه چیزی برای خواندن پیدا خواهید کرد. متاسفانه، بسیاری از توصیه‌ها ترکیب کیفی دارند و آدم‌هایی آنها را گفته‌اند که لزوما در هیچ‌کاری موفق نبوده‌اند. از نظر من، “کسی ” که این توصیه را عنوان کرده است به همان اندازه‌ که “چه چیزی” را مطرح کرده است، باید مهم باشد. زیرا در نهایت، باید باور کنید کسی که شما را نصیحت می‌کند، قبلا در وضعیت شما بوده است.

به این دلیل است که من راهبرد شرکت نوپایم را با استفاده از توصیه‌ای از میلیاردرهای پیش‌کسوت مانند مارک کوبان و ریچارد برانسون ایجاد کرده‌ام. آن‌ها، گروهی با آخرین ایده‌ها هستند. می‌توانم ایده‌هایم را با ایده‌های آنها محک بزنم و مطمئن شوم بازخوردی صادقانه بر مبنای عمق تجربه‌ و موفقیت‌شان به‌دست خواهم آورد.

در اینجا، مهم‌ترین ۵ درس کسب و کار‌ را به اشتراک می‌گذاریم که این میلیاردرهای پیش‌کسوت از آنها الهام گرفته‌اند.

۱.چیزی بسازید که عملا حلال مشکلی باشد.

اگر می‌خواهید کسب‌ و‌ کاری ارزشمند و قابل دوام ایجاد کنید، با چارچوب حل مسئله به کار مخاطره‌انگیزتان نزدیک شوید. موفق‌ترین شرکت‌های دنیا با توجه به نیازهای واقعی‌شان پدید می‌آیند و در نتیجه فرصت‌ها و ارزش واقعی ایجاد می‌کنند. “نوآوری” فقط روند حل مسئله با راه‌حلی خلاقانه است که قبلا هرگز تصور نشده یا اجرا نشده است.

۲. سریع شکست بخورید.

نخستین تلاش شما در توسعه‌ی چیزی که محصولی مناسب بازار باشد، احتمالا شکست خواهد خورد. هرچه زودتر بفهمید که چه چیزی درست نیست، زودتر می‌توانیم به راه‌حلی موفق دست یابیم. مهم این است که دوباره تکرار شود و به دفعات به جلوحرکت کند. ایجاد کسب و کاری که به بازار مربوطه‌اش ارزش می‌دهد مستلزم تلاش‌ها و شکست‌های متعددی است. این در مورد هر شرکتی که ایجاد کرده‌ام صدق می‌کند.

۳. تیم بزرگی درست کنید، طبق انتظار، به محصول یا خدمات عالی دست می‌یابید.

بیشتر کارآفرینان فکر می‌کنند نوبنیادها، همه ایده‌ی مشابهی دارند. این‌طور نیست. در ابتدا، بیشتر ایده‌ها اشتباه هستند و تناسب محصول به بازار ندارند.

سرمایه‌گذارانی مانند کوبان و برانسون به تیم مانند محصول نگاه می‌کنند. اگر تیمی دارید که می‌داند مشکل را چطور حل کند و پشتکار دارد، می‌توانید اندیشه‌گشایی کنید، تکرار کنید، و نمونه‌ی اصلی ایجاد کنید تا زمانی که به ایده‌ای درست دست یابید. تیم درست، ترکیب درستی از نگرش، هوش، پشتکار، اشتیاق و تخصص در آن زمینه است. سرمایه‌گذاران وقتی آن را می‌بینند، متوجه می‌شوند.

۴. از ابتدا فرهنگ‌سازی کنید.

فرهنگ، اساس شرکت‌تان است، و فرهنگ از آدم‌ها ناشی می‌شود، نه از نظریه. امروز، از فرمول SWAN پیروی می‌کنم: زیرکی (Smart)، کار سخت Works hard))، جاه‌طلبی (Ambitious) و خوب بودنNice)). اگر از ابتدا SWAN را به‌کار گرفته‌اید، فرهنگ شرکت، ارگانیک خواهد بود و خودش را می‌سازد. در نهایت، فرهنگ، شتابی به شرکت‌تان می‌دهد که برای عبور از ناهموارترین بخش‌های کارآفرینی نیاز دارد.

۵. نترسید که مرزها را کناربزنید.

کوبان و برانسون گفته‌اند که موفق‌ترین شرکت‌های دنیا با زیرپاگذاشتن قوانین و پیروی نکردن از باورها یا تفکر رایج، میراثی به‌وجود آورده‌اند. وقتی برخلاف عرف فکر می‌کنید، نوآوری و وقفه‌ی واقعی می‌توانند روی دهند. آن را “تغییر الگو”، “دگرگونی” یا هر اصطلاحی بنامید که برانگیخته‌تان می‌کند. اگر واقعا می‌خواهید مدل موجود کسب‌ و‌ کار ‌یا صنعتی قدیمی را کله‌پا کنید، ” مسیری را انتخاب کنید که کم‌تر کسی آن را رفته باشد”.

حال، مستقل عمل کنید. اگر مبنای راهبرد کلی شرکت نوبنیادتان را حول چیزی قرار دهید که من در اینجا نوشته‌ام، باتوصیه‌ی شماره‌ی ۵ در مورد گذر از مرزها در تعارض هستید. پیش‌کسوتان و متقدان باید شما را مجبور کنند تا راهبرد مختص خودتان را پرورش دهید، نه این‌که پاسخ‌های آماده‌ای در اختیارتان بگذارند که برای هر طرحی به‌کار می‌رود. هیچ دو شرکت نوبنیادی از روشی مشابه پیروی نمی‌کنند.

پس‌از این توصیه‌ها استفاده کنید، ولی اگر می‌خواهید کسب و کاری ایجاد کنید که دنیا نمی‌تواند نادیده بگیرد، دنباله‌روی کار خودتان باشید. چیزی ایجاد کنید که نمی‌توانیم امروزه در پست وبلاگ بخوانید. اگر واقعا می‌خواهید با مدل کوبان یا برانسون رقابت کنید، کسب و کاری ایجاد کنید که آنها خواستار سرمایه‌گذاری در آن باشند. شاید این کار را بکنند.