موضوع این مقاله مديری با کفش های کتانی قرمز است که بحث بسیار جالبی است و توسط محققان مختلف به آن پرداخته می شود. پوشيدن لباس‌هاي فرم يک‌جور و هماهنگ در سازمان هميشه هم باعث موفقيت نمي‌شود. تحقيقات انجام شده توسط پژوهشگران مدرسه‌ي بازرگاني هاروارد نشان مي‌دهد که در بسياري مواقع به جاي هماهنگي با ديگران، متفاوت بودن با آنها مزيت‌هايي را در بر دارد.

تحقيقات اخير مدرسه‌ي بازرگاني هاروارد نشان داده افرادي که لباس‌هايي راحت و آزاد و متفاوت در محيط‌هاي کاري مي‌پوشند اغلب مقام بالاتري دارند و شايستگي بيشتري نسبت به افرادي با لباس‌هاي متداول و رسمي دارند.

چراکه اين تصور را ايجاد مي‌کند که شما عقيده داريد: “من خيلي موفق و مستقلم که مي‌توانم لباسی متفاوت از بقيه بپوشم”.

مارک زاکربرگ مديرعامل فيسبوک را در لباس گرمکن کلاه‌دارش تصور کنيد، يا استيو جابز مدير‌عامل مرحوم اپل را در لباس يقه اسکي و شلوار جين در نظر بگيريد. بسياري از افراد، برعکس کساني که کت و شلوارهاي گران‌قيمت و کراوات مرسوم مي‌پوشند، اعتماد به‌ نفس را در نوع لباس و پوشش متفاوت و گاه آزادانه‌تر مي‌بينند.

در دانشگاه‌ها نيز همين اتفاق روي مي‌دهد. محققان هاروارد، در برخي کنفرانس‌هاي دانشگاهي به اين موضوع اشاره کردند که اغلب پروفسورها، و سراستادها، نسبت به ساير دانشجويان و استادان، لباس‌هاي غيررسمي‌تر و آزادانه‌تري مي‌پوشند.

در اين‌جا اين سوال مطرح مي‌شود که:”مي‌خواهيم بدانيم مشاهده‌کنندگان چه موقع به اين نتيجه مي‌رسند که افرادي که لباس غيررسمي مي‌پوشند مهم‌اند و اساسا چرا اين نتيجه را مي‌گيرند؟”

مديری با کفش های کتانی قرمز چه احساسی به شما منتقل میکند؟

آيا شما در محل کارتان کفش کتانی قرمز مي‌پوشيد؟ در ادامه‌ي اين بررسي‌‌ها واکنش مردم نسبت به “رفتارهاي نامنطبق”، مثل پوشيدن لباس مخصوص باشگاه به جاي لباس‌هاي شيک يا پوشيدن کفش کتاني در يک رويداد حرفه‌اي، اندازه‌گيري و سنجيده شد.

سال گذشته مقاله‌اي در ژورنال کانسومر ريسرچ با عنوان ” اثر کفش کتانی قرمز: شان و مقام و شايستگي استنباط شده از علامت‌هاي ناهمخواني” به چاپ رسيد که محققان در اين تحقيق دريافتند مشاهده‌کنندگان وقتي کسي را مي‌بينند که ظاهر متفاوتي با بقيه دارد نسبت به او ديد سطح بالاتر و شايسته‌تري پيدا مي‌کنند،مخصوصا زماني که باور دارند اين شخص از نرم و هنجار جاري جامعه، آگاه است اما دانسته و عمدي ظاهري را انتخاب مي‌کند که شمايل متفاوتي از او نشان مي‌دهد.

اين شخص اغلب به عنوان شخصي مستقل ديده مي‌شود که به اندازه‌ي کافي اعتماد به‌نفس دارد تا مستقل عمل کند و قواعد خودش را بسازد.

مردم تلاش بسياري مي‌کنند تا از الگوهاي پوششي پيروي کنند و در محيط‌هاي حرفه‌اي و غير‌حرفه‌اي مودب و آراسته باشند، و اين باور را دارند که هم‌خواني داشتن با اين قواعد نوشته و نانوشته، به آنها کمک مي‌کند تا در چشم ديگران مقبول افتند.

کينان يکي از محققان هاروارد مي‌گويد:” ما زمان، انرژي و پول زيادي را صرف مي‌کنيم تا در اين قالب جاي بگيريم، و شبيه بقيه شويم و چه در زندگي اجتماعي و چه در زندگي حرفه‌اي‌مان، آن‌گونه که انتظار مي‌رود لباس بپوشيم، اما اگر شما به جاي اين که اين ‌همه هزينه متحمل شويد تا مانند بقيه بپوشيد، هرچه را که با آن راحت هستيد بر تن کنيد واقعا از درک بالايي برخورداريد.”

البته موارد استثنايي نيز وجود دارد مانند زماني که مشاهده‌کننده‌ها طرز پوشش نامنطبق يک فرد با سايرين را مي‌بينند و زماني که تشخيص مي‌دهند اين نوع پوشش به‌طور عمدي انتخاب نشده است.احتمالا اين تيپ نامناسب فرد بيشتر به چشم مي‌آيد و در اين‌جا ديگر هيچ‌گونه برتري در ذهن افراد نقش نمي‌بندد، شايد به اين خاطر است که آن فرد نمي‌داند لباسش مناسب نيست يا به اندازه‌ي کافي ابزار و  توانايي ندارد تا از الگوي مناسب پوشش پيروي کند.

اثر کفش کتانی قرمز

بسياري از مردم دائما در حال خريدن اجناس و البسه‌ي نفيس و گران هستند تا به ديگران نشان دهند که استطاعت مالي بالايي دارند. تحقيق انجام شده در اين زمينه به اين نتيجه دست يافت که رفتارهاي ناهم‌خوان با سايرين مي‌تواند علامت‌هايي را در وضعيتي بسيار بالاتر براي ديگران ارسال کند و افراد مشاهده‌کننده برداشت متفاوتي از رفتار فرد متفاوت‌پوش داشته باشند که محققان نام اين ادراک را “اثر کفش‌های کتانی قرمز” گذاشته‌اند.

کينان در اين تحقيق ميداني ادامه مي دهد که: “به جاي اين‌که نشان دهيد شما مي‌توانيد پول خرج کنيد، نشان دهيد که مي‌توانيد از سرمايه‌هاي اجتماعي‌تان خرج کنيد”.

مديری با کفش های کتانی قرمز مي‌گويد: من چنان مستقل و موفق‌ام که مي‌توانم مخالف و متضاد با بقيه لباس بپوشم.

در يک مطالعه، محققان از دو گروه از بررسي‌شوندگان – کارمندان مغازه‌هاي لوکس در ميلان ايتاليا و زناني که در استخدام ايستگاه مرکزي قطار ميلان بودند – خواستند تا به سوالات ارزش‌يابي درباره‌ي ويژگي‌هاي مشترياني که به بوتيک‌هاي لوکس مي‌روند، پاسخ دهند، بعضي از اين مشتريان لباس ورزشي و ساعت سواچ پوشيده‌اند و برخي ديگر لباس‌هاي شيک رسمي، کت مخمل، و ساعت‌هاي رولکس.

کارمندان اين مغازه‌ها خيلي خوب مي‌دانند که ثروتمندان گاهي در هنگام خريد از مغازه‌هاي لوکس،  لباس‌هاي آزادتر و غيررسمي مي‌پوشند و در اين حالت بيشتر احتمال دارد که خريد کنند. هم‌چنين افرادي که لباس ورزشي و ساعت سواچ مي‌پوشند، نسبت به افرادي که لباس‌هاي زيبا و ساعت رولکس دارند، بيشتر احتمال مي‌رود که افراد معروفي باشند. د

ر حالي‌که، افرادي که در ايستگاه راه‌آهن رفت‌وآمد دارند شباهت کمتري با مشتريان بوتيک‌هاي لوکس دارند و بيشتر تمايل دارند تا طوري لباس بپوشند که در ذهن فروشنده نسبت به يک خريدار فقير، از خود وضعيت بهتري را نشان دهند. در اين مطالعه کارمندان مغازه‌ها باور دارند که مشتريان متفاوت در مغازه‌هاي شيک و گران عمدا لباس متفاوت پوشيده‌اند.

حتي گفته شده که”گاهي ثروتمندان خيلي بد لباس مي‌پوشند تا برتري خود را نشان دهند ” و اين که” اگر شما جرات کنيد تا با ظاهري عجيب و ساده وارد اين بوتيک‌ها شويد، به احتمال بسيار زياد چيزي مي‌خريد”

از دانشجويان دانشگاه هاروارد درباره‌ي ظاهر پروفسورها پرسيده شد.

آنها دريافتند که دانشجويان،  پروفسورهاي مذکري را که صورت‌شان را اصلاح نکرده‌اند و تي‌شرت مي‌پوشند در جايگاه حرفه‌اي بالاتري مي‌دانند و آن‌ها را از پروفسورهاي اصلاح‌کرده‌اي که کراوات مي‌پوشند، شايسته‌تر مي‌دانند.

در يک ارزيابي اينترنتي درباره‌ي شخصي که بر خلاف فرم پوشش متداول باشگاه گلف که کراوات مشکي است، پاپيون مشکي يا يک پاپيون قرمز پوشيده بود، سوال شد. ارزيابي‌شوندگان، اعتقاد داشتند، فردي که پاپيون قرمز مي‌پوشد، اگر که اين پوشش را عمدي و ارادي انتخاب کرده باشد، نسبت به افرادي که پاپيون مشکي مي‌پوشند، عضوي بلند‌مرتبه‌تر است و احتمالا گلف‌باز بهتري خواهد بود. اما در مواردي که فرد ندانسته پاپيوني با رنگ متفاوت مي‌پوشد، ديگر خبري از آن ذهنيت خوب و شخصيت بالاتر نيست.

. افرادي که در يک نظرسنجي اينترنتي درباره‌ي برنده‌ي مسابقه‌ي رقابت کارآفرينان جوان  دانشگاه ام آي تي، شرکت کردند، براي يک رقيب که با ظاهر خودش حاضر مي‌شد نسبت به افرادي که از پوشش متداول رسمي ام آي تي ظاهر مي‌شدند، شخصيت برجسته‌تري قائل بودند.

هم‌چنين محققان اين نظرسنجي دريافتند که مردم معتقدند افراد با پوشش متمايز نسبت به افرادي که در هماهنگي با جمع لباس مي‌پوشند، شخصيت والاتر، با لياقت‌تر، و مستقل‌تري دارند.

نمانام ها چه چيزي مي‌توانند به ما بياموزند

يافته‌هاي اين مطالعات براي شرکت‌ها چندين معنا دارند. نمانام ها يا برند‌ها بايد توجه داشته باشند که نشانه‌هاي رديابي خواسته‌هاي مشتريان در قرن اخير تغيير کرده است و خيلي از مردم اين روزها طرفدار محصولاتي هستند که با انتخاب اکثريت متفاوت است. بلزا يکي از اين محققان مي‌گويد:” رفتار و تفکر مشتريان دنياي امروز خيلي پيچيده شده است و مردمي که در بالاي هرم هستند راه‌هاي ديگري براي متفاوت بودن، مي‌يابند، و راه‌هايي به‌جز خريد چيزهاي گران‌قيمت را امتحان مي‌کنند”.

بازاريابان اجناس لوکس بايد به راه‌هاي مختلف اظهار و نمايش شخصيتي افراد، آگاه باشند و ممکن است بتوانند روي روش‌هايي سرمايه‌گذاري کنند که مشتري تلاش مي‌کند تا از آن طريق خاص بودن را به دست بياورد.

کينان مي‌گويد: “يکي از راه‌هايي که برند‌ها با استفاده از آن مي‌توانند اعمال نفوذ کنند اين است که خطوطي راه‌اندازي کنند که آنها را خاص و متمايز نشان دهد.”اين مقاله، به آن دسته از محصولاتي  توجه دارد که به تازگي “براي متفاوت بودن طراحي شده‌اند”، محصولاتي مثل برند” ليتل ميس  “که به طور عمدي جوراب هاي مختلفي را در يک بسته مي‌فروشد، و اين شعار را دارد که: “هيچ‌چيزي با هم هماهنگ نيست، اما همه چيز به هم مي‌آيد”. اين‌که بخواهيم متمايز باشيم، ما را در راه‌هاي ديگر نيز به پيروزي مي‌رساند.

پژوهشگران معتقدند: “درست مانند افرادي که با ظاهر متمايزشان، پيامي را مي‌رسانند، برندها نيز مي‌توانند با تبليغي متمايز يا مديري که به روش‌هاي منحصر به فرد عمل مي‌کند، پيام متفاوت بودن را بفرستند”. در واقع اين پيام را مي‌فرستد که اين مديرعامل و شرکت آن‌قدر اعتماد بنفس دارند که مي‌توانند از روش خاص خود، عمل کنند چرا که برندي معتبر هستند.

“پيام کليدي براي بنگاه‌ها و افراد ساده است :” اينکه خودمان باشيم فقط خوب نيست بلکه مفيد و سودآور هم هست. اين‌گونه شما آدمي با اعتماد به‌نفس، مستقل و با احترام به نظر مي‌رسيد”.

اگر شما هم تجربه مشابه و مرتبطی درباره مديری با کفش های کتانی قرمز دارید نظرات خود را از طریق همین صفحه با سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.