tailing

tail warning radar

رادار هشدار دم ~ رادار نصب شده در دم هواپيما براي هشدار نزديک شدن هواپيمايي از عقب ، به خلبان .

takeup reet

چرخک جمع کننده ~ چرخکي که نوار مغناطيسي را پس از ضبط يا چخش شدن با دستگاه ضبط صوت ، جمع مي کند .

talk - listen swith

کليد گفت - شنود ~ کيلدي روي واحد مخابراتي که امکان عملکرد بلندگو را ، به عنوان ميکروفون ، در مواقع لازم فراهم يمکند .

tangential component

مولفه مماسي ~ مولفه اي که در زاويه عمود به شعاع عمل مي کند .

stangential wave path

مسير موج مماس ~ مسير انتشار موج مستقيم که مماس بر سطح زمين است . اين مسير با شکست اتمسفري به صورت منحني در مي آيد .

tank circuit , tank

مدار تانک ، تانک ~ مداري که قادر به ذخيره کرن انرژِ الکتريکي در باند بسامدي پيوسته اي است که حول بسامد تشديد توزيع شده است . مانند پيچک و خازن موازي ، قدرت انتخاب مدار متناسب با عامل Q است که نسبت انرژي ذخيره شده در مدار به انرژِ تلف شده را نشان مي دهد.

tantalum

تانتال ~ عنصر فلزي براق آبي ، مقاوم در برابر خوردگحي با عدد اتتمي 73 و وزن اتم ي180/95 ~ اين عنصر نقطه ذوب بالا و وزن مخصوص زيادي دارد . از اين فلز در ساخت صفحات خازن هاي کم ولتاژ و داراي ظرفيت زياد استفاده مي شود . پوسه اکسيدي فلز که به شکل اندي ~ ساخته مي شود داراي مقاومت دي الکتريک بالايي است . ...

tantalum capacitor

خازن تانتال ~ خازن الکتروليتي که آند آن از شکلي از تانتال ساخته مي شود منند خازنهاي تانتال جامد ، الکتروليتي وزقه تانتالي و الکتروليتي تکه تانتالي .

tantalum chip capacitor

خازن تراشه اي تانتال خازن تانتال جامد مينياتوري شده براي نصب روي بدهاي مدار چاپي و مدار مجتمع هيبريد.

tantalum - foil electrolytic capacitor

خازن الکترو ليتي که ورقه هاي نازک و پهن يا زدوده شده ي تانتال براي هردوالکترود در آن استفاده مي شود . اين خازن داراي الکتروليت اسيدي ضعيفي است .