bioelectrogenesis


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
زيست برق ساخت ~ توليد برق توسط موجودات زنده .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bioelectrogenesis معنی bioelectrogenesis معنی bioelectrogenesis به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bioelectrogenesis در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bioelectronics
زيست الکترونيک ~ کاربرد نظريه ها و روشهاي الکترونيکي در مسائل زيست شناسي .

bioengineering
زيست مهندسي ؛ مهندسي پزشکي ~ کاربرد دانش مهندسي در حوزه هاي پزشکي و زيست شناسي .

bioinstrument
زيست ابزار ~ وسيله اي که براي حس و ارسال يک يا چند نوع داده ي فيزيولوژيک به بدن انسان متصل مي شود.

bionics
بيونيک ~ حوزه اي که راه و روش مهندسي برق و الکترونيک را با زيست شناسي ترکيب مي کند و به دنبال شبيه سازي پديده هاي زيست شناختي توسط قطعات يا مدارهاي الکترونيکي نظير شبکه هاي عصبي است.

biphase suppressed carrier
حامل خذف شده ي دو فازي ~ روشي براي مدوله سازي راديويي رقمي که در آن از يک فاز حامل براي نشان دادن 0 و از فاز مخالف آن براي نشان دادن 1 استفاده مي شود. اگر اختلاف دو فاز کمتر از 180 درجه باشد، مقداري حامل مانده ارسال خواهد شد.

biosensor
زيست کره ~ وسيله اي که يک عمل زيستي نظير فشار خون يا ضربان قلب را عموماً به منظور ثبت يا دور سنجي حس مي کند.

biosphere
زيست سپهر ~ قسمتي از زمين و جو آن که در آن جانوران و گياهان زندگي مي کنند.

biotelemetry
زيست -دورسنجي ~ دورسنجي داده هاي زيستي ، مثلاً در درون بدن انسان ، بدون تداخل با عمل يا فرايند تحت نظارت .

biotron
بيوترون ~ اتاقکي که در آن فشار ،دما، و ساير عوامل محيطي را مي توان براي مقاصد زيست شناختي به دقت کنترل کرد.

Biot-Savart's law
قانون بيو-ساوار ~ قانوني که شدت ميدان مغناطيسي توليد شده توسط يک سيم حامل جريان را بيان مي کند.