toflon

tele

تله ~ پيشوند ي به معناي دور يا با فاصله .

teleammeter

دور امپر سنج ~ دور سنجي که مقادير جريان را اندازه گيري و به نقطه دوري ارسال مي کند .

telecast ( tele vision broad CAST)

پخش تلويزيوني ~ ارسال برنامه تلويزيوني براي دريافت عموم .

telecasting

پخش تلويزيوني ~ پخش برنامه تلويزيوني.

telecheric

تله چريک ~ ماشين روبات مانندي که مي تواند وظايفي از قبيل مراقبت ، آرمايش يا دستکاري از راه دور را تحت کنترل شخص متصدي که سيگنالهاي فرمانها را از طريق کابل انعطاف پذيري به آن ~ مي فرستند . انجام دهد . بر خلاف روببات واقعي ، تله چريک تحت کنترل برنامه کامپيوتري يا برنامه ديگري نيست . ان را مي توان به ...

telecommunication

مخابرات راه دور ~ هر گونه ارسال ، انتشار يا دريافت سيگنالها ، نوشته ها ، تصوير ، صدا يا اطلاعاتي با هر گونه محتوايي با استفاده از سيم ، سيستمهاي راديويي ، تصوير يا الکترومغناطيسي . واژه هاي مخابرات و مخابرات راه دور به جاي يکديگر نيز به کار برده مي شود .

teleconference

کنفرانس از راه دور ~ کنفرانسي که شرکت کنندگان آن در يک مکان نيستند ولي مي توانند با استفاده از خطوط ارتباطي تلفني ، راديويي و تلويزيوني ، يکديگر را ببينند و با هم گفتگو کنند .

telegraph channel '

کانال تلگراف ~ مسيري مناسب براي ارسال سيگنالهاي تلگراف بين دو ايستگاه تلگراف ، از طريق سيم يا امواج راديويي . اين کانال مي تواند يکي از چندين کانال تک مدار سيمي يا راديويي باشدکه ارسال همزمان را در همان محدوده ي بسامد ، ارسال همزمان را در محدوده بسامدي متفاوت يا ارسال هاي متوالي را انجام مي دهد.

telegraph circuit

مدار تلگراف ~ مدار کامل سيمي يا راديويي که جريان هاي سيگنال از طريق آن بين دستگاههاي فرستنده و گيرنده در سيستم تلگراف جاري مي شوند .

telegraph key

کليد تلگراف ~ فرستنده تلگراف دستي که سيگنالهاي تلگراف را توليد مي کند .