temperatre coefficient of frequency


اصطلاح
برق و الکترونیک
35 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
ضريب دمايي بسامد ~ نرخ تغييرات بسامد با دما.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت temperatre coefficient of frequency معنی temperatre coefficient of frequency معنی temperatre coefficient of frequency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک temperatre coefficient of frequency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
temperature coefficient of linear expansion
ضريب دمايي انبساط خطي ~ مقدار تغيير ايجاد شده در هر يک از ابعاد خطي يک جامد در نتيجه تغييرات دما ، که معمولاً بر حسب جزء به ميليون به ازاي هر درجه سلسيوس اندازه گيري مي شود.

temerature coefficient of resistance
ضريب دمايي مقاومت ~ مقدار تغيير ايجاد شده در مقاومت هر قطعه ، معمولاً مقاومت يا مقاومت متغير در نتيجه تغيير دما که معمولاً بر حسب جزء در ميليون به ازاي هر درجه سلسيوس ( ppm/درجهC) اندازه گيري مي شود.

temperature-compensated crystal oscillator
نوسان ساز بلوري جبران شده ي دمايي ~ نوسان ساز بلوري که شبکه جبران سازي دمايي آن براي تطبيق مشخصات بلور تنظيم شده است تا بسامد را در گستره دمايي پايدار نگه دارد.

temperature-compensated reference element
عنصر مرجع جبران شده دمايي ~ ديود جبران شده دمايي خاص که پايداري آن قابل مقايسه با پيلهاي استاندارد است . ديود سيليسيمي آلياژي غير فعال شده نمونه اي از آن است.

temperature-compensated Zener diode
ديود زينر جبران شده دمايي ~ بسته ديود زينر که شامل يک پيوند PN زينري باياس معکوس است که ضريب دمايي مثبت دارد . اين پيوند به طور سري به سک يا چند ديود باياس مستقيم وصل شده است که ضريب دمايي منفي دارند .در نتيجه ولتاژ زينري به دست مي آيد که در محدوده دمايي وسيعي ثابت است.

temperature-compensating alloy
آلياژ جبران ساز دمايي ~ آلياژي که ويژگيهاي مغناطيسي آن با دما تغيير مي کند . آلياژ نيکل- آهن آشناترين مثال آن است که تراوايي مغناطيسي در آن ، با نرخ کنترل شده اي ، افزايش دما کاهش مي يابد . از اين آلياژ براي موازي شدن با وات ساعت سنج ، سرعت سنج ، دور سنج و رگوله کننده ولتاژ ، به منظور جبران سازي تغ ...

temperature compensating capacitor
خازن جبران ساز دمايي ~ خازني که ظرفيت آن به صورت مشخصي با دما در مدارهاي تشديد ، از اين خازن براي جبران سازي تغييرات دمايي قطعات ديگر استفاده مي شود.

temprature - compensating network
شبکه جبران سازدمايي ~ شبکه اي که قطعات آن طوري انتخاب مي شوند که مشخصه هاي شبکه به صورت معيني با دماي تغيير کند .

temperature compensation
جبران سازي دمايي ~ فرايند مستقل ساختن بعضي از مشخصه هاي مدار يا قطعه از تغييرات دماي محيط .

temperature contorl
کنترل دما ~ کنترلي که دماي اجاق ، کوره ، يا فضاي بسته ديگري را در محدوده مطلوب نگه مي دارد .