theater missile defense radar

thermal agitation , thermal effect

آشوب حرارتي ، اثر حرارتي ~ حرکتهاي تصادفي الکترونها ي آزاد در رسانا ، اين حرکتها سيگنالهاي نويزي را توليد مي کند که اگر تقويت کننده در ورودي داراي بهره ي بالا باشد . مي تواند نويز قابل توجهي را به وجود آورد .

thermal - agitation voltage

ولتاژ آشوب حرارتي ~ ولتاژ توليد شده در مدار در اثر آشوب حرارتي .

thermal battery

باتري حرارتي ~ 1. ترکيبي از پيلهاي حرارتي ~ 2. منبع ولتاژي که از تعدادي پيوند دو فلزي متصل به هم تشکيل شده است که به هنگام گرم شدن با شعله ولتاز توليد مي کند .

thermal cell

پيل حرارتي ~ پيل ذخيره اي که با اعمال حرارت بر اي ذوب کردن الکتروليت دي سولفيدي آن ، فعال مي شود .

thermal circuit breaker

مدار شکن حرارتي ~ مدار شکني که اتصالهاي آن به طور خودکار در پاسخ به گرم شدن ناشي از جريان اضافه بار در مدار حفاظت شده باز مي شوند . يک اتصال مي تواند نوار دو فلزي باشد .

thermal conductivity

رسانايي حرارتي ~ کميت گرمايي که از واحد حجم ماده در واحد وزن آن مي گذرد ،وقتي که اختلاف دماي دو وجه آن 1 درجه سلسيوس باشد .

thermal converter ;thermocouple converter;thermoelectric generetor ;thermoelement

مبدل حرارتي ؛مبدل ترموکوپلي ؛ مولد ترموالکتريک ؛المنت حرارتي ~ مبدلي که از يک يا چند پيوند حرارتي در اتصال حرارتي با گرم کننده الکتريکي تشکيل شده است . ولتاژ ايجاد شده در پايه هاي خروجي در اثر عملکرد الکتريکي - حرارتي معياري از جريان ورودي به گرم کننده آن است .

thermal cutout

قطع حرارتي ~ سوييچ حساس به گرمايي که به طور خوکار مدار موتور الکتريکي يا تحريک کننده هاي الکترومکانيکي ديگر را به هنگام تجاوز دما از مقدار ايمن باز مي کند.

thermal detector

آشکار ساز حرارتي ~ آشکار ساز گرما، مانند لبومتر يا ترموکوپل .

thermal drift

رانش حرارتي ~ جابجايي ناشي از توليد گرما در داخل دستگاه به هنگام عملکرد عادي يا در اثر تغييرات در دماي محيط بيروني .