acoustic ocean-current meter


اصطلاح
برق و الکترونیک
28 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
جريان اقيانوس سنج آکوستيکي ~ ابزاري براي سنجش شار جريان در رود خانه ها و اقيانوسها از طريق ارسال پالسهاي آکوستيکي در جهتهاي مخالف و موازي با شار و سپس اندازه گيري اختلاف زمان حرکت پالسها بين زوجهاي فرستنده - گيرنده

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت acoustic ocean-current meter معنی acoustic ocean-current meter معنی acoustic ocean-current meter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک acoustic ocean-current meter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
acoustic pick up
بر گير آکوستيکي ~ بر گيري که مدوله سازيهاي شيار ضبط گرامافون را مستقيماً به صدا تبديل مي کند . سوزن گرامافون به صورت مکانيکي به يک ديافراگم انعطاف پذير متصل شده است .

acoustic position reference system
سيستم ارجاع موقعيت آکوستيکي ~ سيستم آکوستيکي مورد ~ استفاده در حفاريهاي ساحلي ، اکتشافهاي اقيانوس شناختي ، يا عمليات نجات به منظور کمک به حفظ کشتي در موقعيت مشخص در اقيانوس يک تراديسنده ي سونار فعال در روي کشتي به صورت پياپي سه يا چند تراپاسخگر آکوستيکي را که در مکانهاي مشخص در اطراف ناحيه ي مورد ن ...

acoustic radiation pressure
فشار تابش آکوستيکي ~ فشار يکسويه ي پايدار که موج صوتي به يک سطح وارد مي کند .

acoustic radiator
تابشگر آکوستيکي ~ سطح مرتعشي که امواج صوتي توليد مي کند ، مانند مخروط بلندگو يا صفحه ي نازک گوشي .

acoustic radiometer
تابش سنج آکوستيکي ~ وسيله اي که شدت صوت را با تعيين فشار پايدار يکسويه ي حاصل از بازتاب يا جذب موج صوتي در يک سطح مرزي ، اندازه مي گيرد .

acoustic reactance
راکتانس آکوستيکي ~ قسمت موه.مي اپدانس آکوستيکي ، واحد آن اهم آکوستيکي است .

acoustic refraction
شکست آکوستيکي ~ خمش امواج صوتي در اثر عبور مورب آنها از محيطي به محيط ديگر که طي آن سرعت عبور صوت از آب گرم به آب سرد در اقيانوس يا از هواي گرم به هواي سرد تغيير ميکند.

acoustic resistance
مقاومت آکوستيکي ~ قسمت حقيقي امپدانس آکوستيکي واحد آن اهم آکوستيکي است .

acoustic resonator
مشدد آکوستيکي ~ مشددي به شکل يک محفظه که در بسامد معيني از انرژي آکوستيکي توليد تشديد ميکند.

acoustics
آکوستيک ~ 1 .دانش مربوط به توليد ، ارسال ،و آثار صوت نظير جذب ، بازتاب ، شکست ، پراش ، و تداخل 2. ويژگيهاي يک اتاق يا مکان که بر بازتاب امواج صوتي اثر مي گذارد و در نتيجه مخصات صداهاي شنيده شده در آن مکان را تعيين مي کند .