thermopile


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ترموپيل ~ گروهي از ترموکوپلها که وقتي به طوري سري متصل مي شوند ولتاژ خروجي بالاتر و وقتي به طور موازي متصل مي شوند ، جريان خروجي بالاتري را توليد مي کنند . از ان براي اندازه گيري دما يا انرژي تابشي ، يا تبديل انرِژي تابشي به توان الکتريکي استفاده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت thermopile معنی thermopile معنی thermopile به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک thermopile در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
thermoplastic
رگوله کننده حرارتي ~ ترموستات با دقت بالا يا حساسيت بالا . نوعي از ان از دماسنج جيوه اي در پوشش شيشه با الکترودهاي درزگيري شده تشکيل شده است که بالا رفتن و پايين آمدن ستون جيوه ي آن مدار الکتريکي را قطع و وصل مي کند .

thermosetting
گرما سخت ~ پلاستيکي که وقتي براي اولين بار تحت فشار حرارت داده شود .سخت مي شود و نمي توان بدون از بين بردن مشخصات اصلي ان ، دوباره آن را ذوب کرد و قالب مانند آپوکسي ، ملامين ، فنوليک ، نئوپرن و تفلون ( TFE ) .

thermosphere
ترموسفر ~ ناخيه اي از اتمسفر ، بالاي مزوزسفر که گرماي شديد و افزايش دماي زيادي در نتيجه تجزيه نوري و يونيده شدگي نوري اتمهاي نيتروژن و اکسيژن در ان به وجود مي آيد . اين ناحيه از ارتفاع حدود 80 تا 600 کيلومتري ( 50 تا 375 مايل ) گسترده شده است .

thermostat
ترموستات ~ قطعه اي که مداري را به هنگام خارج شدن دما از مقدار يا محدوده ي از پيش تعيين شده ، باز يا بسته مي کند . اين قطعه مي تواند کنترل هاي عناصر گرمايي را تحريک کند و عملکرد اصلاحي را انجام دهد .

thermostatic switch
سوييچ ترموستاتي ~ سوييچ عمل کننده حرارتي که انرژي کاري خود را از طريق رسانايي با همرفت حرارتي از قطعه تحت کنترل به دست مي آورد .

thermostat materials
مواد ترموستاتي ~ زوج فلزي که ضريب انبساط حرارتي انها ، اختلاف زيادي با يکديگر داردوقتي که اين دو فلز به يکديگر متصل مي شوند و در نتيجه خم شدن تيغه مي شود که مي تواند مداري را با تغيير حرارت ، باز يا بسته کند . موثر ترين ترکيب مواد ، نيکل و آهن و کروم و آهن است .

thevenins theorem
نظريه تونين ~ نظريه اي در مدارهاي الکتريکي که مطابق ان مي توان شبکه مرکب از مدارهاي خطي و فشرده بين دو پايه را با يک منبع ولتاژ سري با يک امپدانس جايگزين کرد . آن را نظريه هلمهولنز - تونين نيز مي نامند .

thick film
پوسه - ضخيم ~ نشاندن پوسه اي ، يا حداقل ضخامت يک ميليونيم اينچ ( در حدود 10 ميکرومتر ) از ماده مقاومتي يا رسانا روي زير ساخت عايق براي ساخت اين لايه پودرفلز ات گرانبها ف پودر شيشه و مايع فراري را با هم مخلوط مي کنند تا جوهري ساخته شود ه روي زير ساخت با هتسه به طريق چاپ با صفحه هاي سوراخ دار يا پاشي ...

thik - film capacitor
خازن پوسه ضخيم ~ خازني با دو لايه همپوشاني شده پوسه ضخيم از ماده رسانا که با پوسه دي الکتزيک نشانده شده بين انها ، از يکديگر جدا شده اند .

thick - film circuit
مدار پوسه ضخيم ~ مدار هيپريد يا شبکه خازن - مقاومتي که در آن بعضي از مقاومتها و خازنها با همنه آنها به طور مستقيم روي زير ساخت سراميکي به صورت پوسه هاي ضخيم رسانا و دي الکتريک نشانده شده ، ساخته مي شوند . اين پوسه ها با ماسک گذاشتن و پاشيدن ، اسپري کردن ، چاپ کردن يا ترکيب از اين مراحل ساخته مي شون ...