thin-film material


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ماده پوسه -نازک ~ ماده اي که مي تواند با الگوي دلخواه و انواع روشهاي شيميايي ،مکانيکي يا تبخير در خلأ بالا نشانده شوند . مقاومتهاي پوسه -نازک از آلياژهاي طلا-پلاتين يا نيکل کروم و همچنين از اکسيد تيتانيم نشانده شده روي زيرساخت سراميکي ساخته مي شوند. خازنهاي پوسه نازک با نشاندن لايه هاي متناوب فلز و دي الکتريک ساخته مي شوند که دي الکتريک معمول آنها ، اکسيد آلومينيم و اکسيد سيليسيم است. پيچکها با نشاندن پوسه هاي فلزي پخالص روي زير ساخت آلومينا يا فريت ساخته مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت thin-film material معنی thin-film material معنی thin-film material به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک thin-film material در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
thin-film resistor
مقاومت پوسه - نازک ~ مقاومت ثابتي که عنصر مقاومتي آن فلز ، آلياژ ، کربن يا مواد پوسه - نازک ديگر است.

thin-film transistor
ترانزيستور پوسه- نازک ~ ترانزيستورهاي سيليسيمي آمورف در صحنه هاي نمايش بلور مايع ماتريسي فعال که خطوط سطر ( نشاني ) و ستون ( داده ) ماتريس را کنترل مي کنند. اين ترانزيستورها ولتاژي را به ماده LCD اعمال مي کنند که در راستاي الکترودهاي مشترک و صفحه نمايش ، خازنهايي را براي ذخيره کردن ولتاژ در طول مدت ...

thin-window counter tube
لامپ شمارنده ي پنجره - نازک ~ لامپ شمارنده ي ساخته شده به گونه اي که بخشي از حباب آن مقدار جذب کمي دارد ، تا به تابشهاي محدود کوچکي امکان ورود بدهد.

third harmonic
هماهنگ سوم ~ مؤلفه موج سينوسي که بسامد آن سه برابر بسامد اصلي موج مرکب است.

Thomson coefficient
ضريب تامسون ~ نسبت ولتاژ موجود بين دو نقطه روي رساناي فلزي ، براي ايجاد اختلاف دما بين آن دو نقطه .

Thomson effect
اثر تامسون ~ اگر رساناي فلز يکنواختي از وسط حرارت داده شود و جريان خارجي از آن عبور کند ، حرارت به طور نابرابر در طول دو نيمه هدايت مي شود. مثلاً در مس ، کادميم ، روي و نقره ناحيه اي که در آن جهت جريان از قسمت سردتر به گرمتر است ، نسبت به حالت عدم وجود جريان ، خنک تر مي شودو ناحيه اي که جهت جريان د ...

Thomson scattering
پراکندگي تامسون ~ پراکنده شدن تابش الکترومغناطيسي با الکترونها . سطح مقطع پراکندگي براي الکترون 0/657 بارن است.

Thomson voltage
ولتاژ تامسون ~ ولتاژ موجو بين دو نقطه رسانا که اختلاف دما دارند.

thoriated-tungsten filament
فيلمان تنگستن - توريرات ~ فيلمان لامپ خلدي که از تنگستن مخلوط شده با مقدار کمي اکيد توريم ساخته شده است تا گسيل الکترون بهتري داشته باشد.

thorium
توريم ~ عنصر فلزي در سري اکتينيدها با عدد اتمي 90 و وزن اتمي 232/04 که به هنگام گرم شدن به مقدار فراوان الکترون گسيل مي کند و در نتيجه کاربرد زيادي در پوشش کاتدهاي لامپهاي الکتروني دارد.