threshold energy

threshold frequency

بسامد آستانه ~ بسامد انرژي تابشي گسيل شده که کمتر از آن اثر گسيل فوتون وجود ندارد.

threshold gate

دريچه منطقي آستانه ~ قطعه منطقي کامپيوتري که به ازاي کمينه جمع وزنهاي ورودي داراي خروجي 1 و به ازاي بيشينه جمع وزنهاي ورودي داراي خروجي 0 است . دريچه هاي آستانه مي توانند به صورت ترکيبهاي متعددي براي تشکيل فليپ فلاپها ، سلولهاي حافظه، انباره ها يا مدارهاي منطقي ديگر آرايش يابند.

thresholding

آستانه گذاري ~ در فناوري نمايش نشان دادن همه ي سطوح خاکستري بالاتر از آستانه معين به عنوان 1 ( سفيد ) و همه ي سطوح پايين تر از آن به عنوان 0 ( سياه ) .

threshold of andibility

آستانه شنوايي ~ حداقل فشاري صداي مؤثر سيگنال معين که قادر به تحريک حس شنوايي در کسر تعيين شده اي از آزمايشها است . اين آستانه مي تواند بر حسب دسي بل نسبت به 0/0002 ميکروبار يا 1 ميکروبار بيان شود.

threshold of feeling

آستانه احساس درد ~ حداقل فشار صداي مؤثر سيگنال معيني که در بخش معين از آزمايش ، گوش را تحريک مي کند تا احساسي ناراحتي ، خارش يا درد ايجاد کند . اين مقدار بر حسب دسي بل نسبت به 0/0002 ميکروبار يا 1 ميکروبار بيان مي شود.

threshold sensitivity

حساسيت آستانه ~ کوچکترين مقدار کميت که مي تواند با ابزار اندازه گيري يا سيستم کنترل خودکار آشکار شود.

threshold signal

سيگنال آستانه ~ کوچکترين سيگنالي که تغيير قابل تشخيصي در اطلاعات موقعيتي سيستم ناوبري ايجاد مي کند.

threshold value

مقدار آستانه ~ حداقل ورودي که عملکرد صحيحي را در سيستم کنترل خودکار ايجاد مي کند.

threshold voltage

ولتاژ آستانه ~ 1. کمترين مقدار ولتاژ گيت به سورس ترانزيستور اثر ميدان ( FET ) که سبب قطع يا وصل شدن جريان جاري در کانال سورس به درين مي شود .2 . کمترين ولتاژي که در آن تغيير معيني در عملکرد مدار يا قطع ايجاد مي شود.

threlhod wavelength

طول موج استانه ~ طول موج انرژي تابشي التهابي که بالاتر از گسيل فوتوني موثري وجود ندارد .