time code generator


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
مولد رمز زماني مولد پالس کنترل شده بلوري که قطاري از پالسها را با پهناهاي مختلف و فاصله هي از پيش تعيين شده توليد مي کند که با استفاده از آنها مي توان زمان روز و بعضي از روزهاي سال را معين کرد. در سيستمهاي دور سنجي و سيستمهاي ديگر کسب اطلاعات زمان دقيق حادثه به اين روش تعيين مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت time code generator معنی time code generator معنی time code generator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک time code generator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
time constant
ثابت زماني ~ زمان لازم افزايش جريان با ولتاژ مدار به حدود 0/63 مقدار ثابت نهايي يا افت آن تا حدود 0/37 مقدار اوليه . ثابت زماني پيچک با خود القايي L برحسب هانري و مقاومت بر حسب R بر حسب اهم برابر با L ~ بر روي R ~ است . ثابت زماني خازني به ظرفيت C ~ بر حسب فاراد . سري با مقاومت R ~ بر حسب اهم برابر ...

time dalay
تاخيز زماني ~ زمان لازم براي انتقال سيگنال بين دو نقطه در مدار ، يا انتقال موج بين دو نقطه در فضا .

time - delay circuit
مدار تاخير زماني ~ مداري که به اندازه مدت زمان مطلوب در سيگنال با عملکرد معيني ، تاخير ايجاد مي کند .

time - delay fuse
فيوز تاخيز زماني ~ فيوزي که سوختن آن به زماني بستگي دارد که براي ايجاد حرارت اضافه جريان در فيوز و ذوب شدن آن صرف مي شود .

time- delay relay
رله تاخير زماني ~ رله اي که فاصله زماني قابل توجهي بين برق دار شدن و بي برق شدن پيچک و حرکت آرميچر آن وجود دارد مانند رله هاي کند عمل کننده و کند آزاد کنند ه

time discriminator
منميز زماني ~ مداري که حس و دامنه خروجي در آن تابعي از اختلاف زمان بين دو پالس و ترتيب زماني نسبي انها است .

time - distribution analayz
تحليلگر تويزع - زماني ~ ابزاري که تعداد يا سرعت اتفاق افتادن فواصل زماني ايجاد شده بين يک يا چند محدوده ي فاصله زماني معين را مشخص مي کند . اين فاصله زماني با جدايي بين پالسهاي يک زوج پالس مشخص مي شود .

time - division duplexing
دوتايي کردن تقسيم زماني ~ روش ارسال ديجيتالي که در آن دو مکالمه روي يک بسامد حامل با استفاده از ارسال مشترک زماني ، ارسال مي شود .

time division multiaccess
دستيابي چند گانه تقسيم زماني ~ شيوه استاندارد ايالات متحده براي استراک زماني تلفن سلولي ديجيتال و کانالهاي مخابراتي ماهواره اي در بين کاربران چندگانه که شيارهاي زماني معين در ارسال به آنها اختصاص داده شده است . صداي ديجيتالي شده و يا سيگنالهاي داده فشرده ، ذخيره و در شيارهاي زماني پردازش مي شوند و ...

time - division multiplex
تسهيم تقسيم زماني ~ ارسال دو يا چند سيگنال روي يک مسير مشترک با استفاده از فواصل رماني متفاوت براي هر سيگنال .