tin


اصطلاح
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
قلع ~ عنصر فلزي سفيد نقره اي نرم و چکش خوار با عدد اتمي 50 و وزن اتمي 118/69 اين فلز با سرب آلياژ مي شود تا لحيم نرم را براي متصل کردن قطعات به بردهاي مدار بسازد آلياژ زودگذار داراي 0/63 قلع است . سيم مسي روکش شده با قلع يا فلع سرب مانع از اکسيد شدن مي شود . و نرم سازي لحيم را آسان تر مي کند . اکسيد فلع پوسه رساناي شفافي است که مي توان آن را روي هسته شيشه اي نشاند و مقاومتهاي پوسه اي ساخت يا با نشاندن آن روي ورقه هاي شيشه اي الکترودهايي را بر اي صفحه نمايش بلور مايع ( lcd ) به وجود آورد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت tin معنی tin معنی tin به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک tin در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
tinned wire
سيم با روکش قلع ~ سيم مسي که در هنگام توليد با لايه اي از قلع يا لحيم روکش شده است تا مانع خوردگي شود و لحيم کاري اتصالهاي آن آسان تر شود .

tin- oxide resistor
مقاومت اکسيد قلع ~ مقاومت پوسه - فلزي که از اکسيد قلع روي هسته سراميکي يا شيشه اي ساخته شده است . مقدار مقاومت يا بردن يا ايجاد شيار مارپيچي روي سطح پوسه تنظيم شده ياافزايش مي يابد .

tinsel cord
سيم ورقه اي ~ سيم انعطاف پذيري براي گوشي و ميکروفون و رساناها به صورت نوارهايي از ورقه فلزي نازک يا ورقه هاي پيچيده شده در اطراف سيم يافته مرکزي محکم ولي انعطاف پذير ساخته شده اند .

tip
نوک ~ يکي از دو سيم متصل کننده مرکز تلفن به دستگاه تلفن ، نام آن را از سر فيش هاي مورد استفاده تلفن چيها در سيستم هاي قديمي گرفته شده است. که از اين فيشها براي برقراي ارتقاط استفاده مي کردند . نوک معمولاً نسبت به رنگ مثبت است .

tip jack
فيش مادگي نوک ~ فيش مادگي تک سوراخ کوچک براي اتصال فيش نري تک ميله اي .

titan
تايتان ~ موشک بالستيک بين قاره اي زمين به زمين نيروي هواييکه بردي بيش از 9700کيلو متر دارد و امروزه به عنوان بوستر براي پرتااب سفينه هي فضايي استفاده مي شود .

titanium
تيتانيم ~ عنصري فلزي که داراي استحکام و مقاومت بالا در برابر خوردگي است و عدداتمي ان 22 است .

titraion control
کنترل تعيين عيار ~ کنترل الکترونيکي مورد استفاده در فرايند هاي شيميايي براي تنظيم کردن مقدار اسيدي يا قليايي بودن .

T junction
پيوند T ~ پيوند موجبر داراي شاخه هدايتي که با رساناي اصلي زاويه عمود مي سازد .

tmm,n mode
مد TMm,n p ~ مد انتشار موج در کاواک تشکيل شده از سوراخي در استوانه فلزي يا دو سر بسته . الگوي ميدان عرضي آن شبيه به الگوي ميدان عرضي TMm,n در موجبر استوانه اي متناظر با کاواک است که P ~ در آن تعداد تغييرات ميدان نيم تناوب در طول محور است. اين مد در کاواکهاي مستطيلي بسته نيز وجود دارد .