blanket area


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ناحيه ي تزاحم ~ ناحيه ي همجوار با يک ايستگاه پخش که در آن سيگنال ايستگاه به قدري قوي است . ( بالاي 1 V/M ) که در کار دريافت ايستگاههاي ديگر ايجاد مي کند

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت blanket area معنی blanket area معنی blanket area به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک blanket area در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
blanketing
مزاحمت ~ تداخل ايجاد شده توسط فرستنده ي همجوار به گونه اي که قدرت سيگنالهاي آن مزاحم دريافت ساير سيگنالها در گستره ي وسيع بسامدي مي شود .

blanking , beam blanking
محو ، محو باريکه ~ عمل قطع باريکه ~ ي الکترويني لامپ تصوير تلويزيوني ، لامپ دوربين ، يا لامپ نوسانساز پرتوکاتدي با اعمال پالس ولتاژ مستطيلي به شبکه يا کاتد در فاصله ي هر ردگيري مجدد عکس اين عمل دريچه بندي ( gating ) نام دارد .

blanking level
سطح محو ~ سطحي در يک سيگنال تصوير تلويز يوني مخلوط که اطلاعات تصوير را از اطلاعات همزماني جدا مي کند و منطبق بر سطح مبناي پالسهاي همزماني است .

blanking pulse
پالس محو ~ يکي از پالسهايي که سيگنال محو را در تلويزيون مي سازد .

blanking signal
سيگنال محو ~ موجي از پالسهاي تکراري براي ايجاد محو در تلويزيون که از نظر زماني با فرايند پويش مرتبط است . اين پالسها با هر دو بسامد خط و ميدان ايجاد مي شوند و موجب قطع باريکه ي الکتروني در فاصله ي زماني ردگيري مجدد در فرستنده و گيرنده مي شوند .

bleder current
جريان تپ گير ~ جرياني که براي کاهش اثر تغييرات باريا ايجاد افت ولتاژ روي مقاومت به طور پيوسته از منبع تغذيه کشيده مي شود .

bleeder resistor
مقاومت تپ گير ~ مقاومت بزرگي که دو سر منبع تغذيه يا ساير منابع ولتاژ بسته مي شود ~ وبا کشيدن جريان ثابت و پيوسته موجب بهبود تنظيم ولتاژ منبع مي شود . همچنين در صورت خاموش شدن منبع ، بار باقيمانده در خازنهاي پالايه را تلف مي کند .

blip
1. حذف بخشي از صداي ضبط شده از نوار ويدئويي يک برنامه ي تلويزيوني نظير حذف کلمات ناسزا يا ساير کلمات نامطلوب ~ 2. pip

Bloch wall
ديوار بلوخ ~ يد لايه ي گذار که حوزه هاي فنر و مغناطيسي مجاور را که در جهتهاي مختلف مغناطيس شده اند از هم جدا مي کند .

block
بلوک ~ دسته اي از بايتها که به عنوان واحد داده ي منطقي و مانند رکورد يک پرونده ، پردازش ، ذخيره و دستيابي مي شوند .