true altitude


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ارتفاع حقيقي ~ ارتفاع بالاتر از سطح متوسط دريا .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت true altitude معنی true altitude معنی true altitude به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک true altitude در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
true bearing
جهت حقيقي ~ زاويه نسبت به شمال حقيقي . جهت مغناطيسي نسبت به شمال مغناطيسي معين مي شود و حهت نسبي در رابطه اي با خط عمودي قطب نما يا محور ديگر کشتي يا هواپيما مشخص مي شود.

true-bearing rate
نرخ جهت حقيقي ~ سرعت تغيير جهت واقعي .

true-bearing unit
واحد جهت حقيقي ~ مدار اضافه شده به دستگاه رادار که صفحه نمايش PPI را طوري مي چرخاند که شمال حقيقي همواره در بالاي آن باشد.

true course
مسير حقيقي ~ مسيري که با زاوايه اندازه گيري شده ي پادساعتگرد از شمال حقيقي معين مي شود.

true heading
راستا حقيقي ~ راستاي اندازه گيري شده نسبت به شمال حقيقي .

true north
شمال حقيقي ~ جهت قطب شمال از ديد ناظر يا خطي که اين جهت را نشان مي دهد.

truncate
بريدن ~ حذف کردن رقمهاي آخر مقدار عددي . عدد 3/14159265 تا 5 رقم به 3/1415 بريده مي شود، در حالي که اگر تا 5 رقم گرد شود 3/1416 خواهد بود.

truncated paraboloid
سهموي بريده ~ بازتابنده رادار سهموي که بخشي از بالا و پايين آن بريده شده است تا باريکه رادار در صفحه عمودي پهن تر شود.

trunk
خط ربط ~ 1. مسيري که اطلاعات از طريق آن در کامپيوتر منتقل مي شد .2 . مدار يا کانال تلفني متصل کننده ي دو مرکز تلفن يا تجهيزات سوييچينگ .

truth table
جدول درستي ~ جدولي که تابع منطقي را با فهرستي از تمام ترکيبهاي ممکن ورودي توصيف مي کند و خروجي درست هر ترکيب را مشخص مي کند. بسته نازک با پايه هاي خروجي کوچک براي مدارهاي مجتمع . پايه هاي نوع I آن فقط در دو ضلع کوچک تر بسته مستطيلي شکل است و پايه هاي نوع II در دو ضلع بزرگ تر بسته قرار دارد.