blocking

blocking oscillator

نوسانساز سدي ~ نوعي نوسانساز که در آن باياس بيس منفي همزمان با پر شدن يک خازن و به تدريج در طي نوسان افزايش مي يابد تا به نقطه اي مي رسد که جريان کلکتور قطع و نوسان متوقف مي شود . سپس خازن تا باز شدن دوباره بيس تخليه ميشود . و مجدداً نوسان از سر گرفته مي شود . اين روند منجر به توليد مووج ولتاژ دندا ...

blocking - osxillator driver

راه انداز نوسانساز سدي ~ نوعي نوسانساز سدي که پالسهاي اساساً مربعي براي راه اندازي لامپ هاي مدوله ساز رادار توليد مي کند .

blooper

گيرنده ي راديويي که سيگنال نوسانساز بيش از حد قوي را تشعشع کند .

blower

دمنده ~ پنکه ي الکتريکي براي خنک کردن هوا .

blown-fuse indicator

نشانگر فيوز پريده ( سوخته ) ~ لامپ يانور هشدار دهنده ~ که دو سر فيوز بسته و در صورت سوختن فيوز روشن مي شود .

blowout magnel

آهنرباي فرونشان ~ آهنرباي دائمي ~ با لاکتريکي که قوس ايجاد شده در موقع باز شدن کليد با مدار شکن با جريان بالا را منحرف و خاموش مي کند .

blue- beam magnet

آهنرباي باريکه - آبي ~ آهنرباي دائمي کوچک که در لامپاي تصوير تلويزيون رنگي به کار مي رود و موجب تنظيم همگرايي و تغيير جهت باريکه ي الکتروني براي نقاط فسفري آبي مي شود.

blue gain control

کنترل بهره ي آبي ~ مقاومت متغير در ماتريس گيرنده ي تلويزيون رنگي سه تفنگي که براي تنظيم شدت سيگنال اوليه آبي استفاده مي شود .

blue glow

تابش آبي ~ تابشي که معمولاً در لامپاي الکتروني با بخار جيوه ديده مي شود ، علت آن يونش ملکولهاي بخار جيوه است . وجود تابش آبي در نزديک الکترودهاي لامپ خلا به معناي گازي بودن لامپ و بنابر اين معيوب بودن آن است . تابش فلورسان آبي و ملايم روي پوشش شيشه اي برخي لامپا خلا امري عادي است .

blue gun

تفنگ آبي ~ تفنگ الکتروني که باريکه ي آن به نقاط فسفري برخود مي کند و در لامپ تصوير سه تفنگي رنگ اوليه آبي توليد مي کند .