tumbling

tunable-cavity filter

فيلتر کاواکي قابل تنظيم ~ فيلتر ريزموجي که ميتوان آن را استفاده از يک يا چند پيچ تنظيم که داخل کاواک شده اند يا با تنظيم موقعيت يک يا چند آيريس مستطيلي يا دايروي در کاواک يا موجبر تنظيم کرد.

tunable echo box

جعبه پژواک قابل تنظيم ~ جعبه پژواکي که از کاواک تنظيمي تشکيل شده است که در يک مد عمل مي کند. مي توان آن را طوري درجه بندي کرد که تنظيم پيستون در حلات تشديد نشان دهنده ي طول موج باشد.

tunable laser

ليزر قابل تنظيم ~ ليزري که بسامد تابش خروجي آن مي تواند در بخشي از نواحي فرابنفش ، مرئي و مادن قرمز يا در همه ي گستره ي آن تنظيم شود. ليزر رنگي لامپ فلاش بر انگيخته با قطعه تنظيم کننده دو شکستي و بلورهاي دو برابر کننده ي بسامد کوارتز ، نوعي ليزر قابل تنظيم است. در انواع ديگر از طبقات دو برابر کننده ...

tunable magnetron

مگنترون قابل تنظيم ~ مگنتروني که مي تواند در محدوده ي از بسامدها با استفاده از ابزارهاي الکترونيکي يا مکانيکي تنظيم شود . معمولاً براي تنظيم ، ظرفيت خازني يا اندوکتانس ساختار تشديدگر به طور مکانيکي تغيير داده مي شود.

tune

تنظيم ~ تنظيم کردن براي تشديد در بسامد مطلوب

tuned amplifier

تقويت کننده تنظيم شده ~ تقويت کننده اي که بار آن ، مدار تنظيم شده است . در نتيجه امپدانس بار و بهره ي تقويت کننده با بسامد تغيير مي کند.

tuned antenna

آنتن تنظيم شده ~ آنتني که مقادير ظرفيت خازني و آندوکتانس آن تشديدي را در بسامد کار مطلوب ايجاد مي کند.

tuned -base oscillator

نوسان ساز بيس - تنظيم شده ~ نوسان ساز ترانزيستوري که مدار تشديد تعيين کننده ي بسامد آن در بيس قرار دارد. اين نوسان ساز شبيه نوسانساز لامپ الکتروني شکبه - تنظيم شده است.

tuned circuit; tuning circuit

مدار تنظيم شده ؛ مدار تنظيم شونده ~ مداري که مي توان قطعات آن را براي ايجاد پاسخ مدار در بسامد خاصي در محدوده ي تنظيم ، تنظيم کرد.

tuned-circuit oven

اجاق مدار - تنظيم شده ~ دستگاه گرم کننده الکتريکي که اجزاي مدار تنظيم شده را در دماي ثابتي نگه مي دارد تا از جا به جا شدن بسامد آنها در اثر تغييرات دماي جلوگيري کند.