tungsten


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
تنگستن ~ عنصر شيميايي فلزي سنگين ، سخت ، خاکستري - سفيد با عدد اتمي 74 و وزن اتمي 183/85 . ~ نقطه ذوب آن 3370 درجه سلسيوس و رسانا است . مي توان آن را به صورت سيمهاي نازک براي ساخت فيلمان لامپهاي التهابي در آورد يا به صورت پيچکهايي براي ساخت گرم کننده هاي لامپهاي الکتروني پيچيد . همچنين براي ساختن مقاومتهاي توان بالا ، آن را روي هسته هاي عايق مي چيند و به عنوان الکترود در جوشکاري نيز به کار مي رود . تنگستن ضريب دمايي منفي( TCR ) دارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت tungsten معنی tungsten معنی tungsten به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک tungsten در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
tangesten -halogen lamp
لامپ هالوژن - تنگستن ~ لامپي با فيلمان تنگستن که گاز هالوژن ( مربوط به يد) به مخلوط گاز عادي در حباب آن اضافه شده است تا با بخار تنگستن فيلمان ترکيب شود و از سياه شدن آن جلوگيري کند . از اين لامپ براي نورپردازي شديد در عکاسي، تئاتر ، خانه و تلويزيون و همچنين در چراغهاي خودروها استفاده مي شود.

tuning
تنظيم ~ تنظيم کردن مدارها براي عملکرد بهينه در بسامد مطلوب.

tuning capacitor
خازن تنظيم ~ خازن متغيري که براي تنظيم به کار مي رود.

tuning coil
پيچک تنظيم ~ اندوکتانس متغييري که براي تنظيم به کار مي رود.

tuning core
هسته تنظيم ~ هسته فريتي که به داخل و خارج پيچک يا ترانسفوماتور حرکت مي کند تا اندوکتانس را تغيير دهد.

tuning fork
تيغه تنظيم ~ ميله U شکلي از فولاد سخت ، کوارت بسيار نازک يا ماده ي کشسان ديگري که به هنگام ضربه خوردن يا به حرکت در آمدن با ابزارهاي الکترومغناطيسي ، با بسامد طبيعي معيني به ارتعاش در مي آيدو مي توان از آن به عنوان استاندارد بسامد استفاده کرد.

tuning-fork drive
راه انداز تيغه تنظيم ~ استفاده از راه اندازي با تيغه تنظيم براي کنترل بسامد نوسان ساز . هماهنگ بالايي از بسامد تيغه در پيچک دريافت و تقويت مي شود تا بسامد نوسان ساز اصلي را در فرستنده يا دستگاه ديگر کنترل کند.

tuning -fork resonator
تشديد گر با تيغه ي تظيم ~ تنيغه ي تنظيم و پيچک آن که ولتاژ AC مربوط به بسامد طبيعي ارتعاش تيغه را توليد مي کند.

tuning indicator
نشانگر تنظيم ~ قطعه اي مانند سنجه يا نشانگر تنظيم پرتو- کاتدي که نشان مي دهد ، چه هنگام گيرنده راديويي روي يک ايستگاه راديويي تظيم شده است . اين قطعه به مداري با ولتاژ DC ~ متصل است که با شدت سيگنال حامل ورودي تغيير مي کند.

tuning meter
سنجه تنظيم ~ ولت سنج يا آمپر سنج DC که به عنوان نشانگر تنظيم به کار مي رود.