unbalanced output


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خروجي نامتعادل ~ خروجي که يکي از دو ترمينال ورودي آن هم پتانسيل با زمين است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت unbalanced output معنی unbalanced output معنی unbalanced output به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک unbalanced output در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
unblanking pulse
پالس نامحو ~ پالس اعمال شده به شبکه يا کاتد لامپ پرتو کاتدي براي روشن کردن باريکه در مدت زمان خاصي که معمولاً زمان يک جارو است.

uncage
رها سازي ~ قطع کردن مدار راست کننده سيستم ژيروسکوپ جا به جايي.

uncertainty
عدم قطعيت ~ مقدار تخميني انحراف کميت محاسبه يا مشاهده شده از مقدار حقيقي آن .

uncertainty principle
اصل عدم قطعيت ~ اصلي در مکانيک کوانتوم که مي گويد بدست آوردن همزمان و دقيق موقعيت و اندازه حرکت ذره ؛، هر دو با هم امکان پذير نسيت.

uncharged
بي بار ~ ويژگي ماده اي که تعداد الکترونهاي عادي دارد و در نتيجه فاقد بار عادي است.

undamped wave
موج ميرا نشده ~ موج پيوسته ي توليد شده با نوسانهايي که داراي دامنه ثابت هستند.

underbunching
زير دسته اي ~ شرايطي که دسته اي شدن کمتر از حد بهينه را در لامپ مدوله سازي سرعت مانند کلايسترون ، ايجاد مي کند.

undercoupling
زيرتزويج ~ شرايط تزويج بين مدارهاي تنظيم شده هنگامي که مقدار تزويج کمتر از حد بحراني است . جريان ثانويه مقدار کمتري دارد و مدار داراي پهناي باند باريکي است.

undercurrent relay
رله زيرجريان ~ رله اي که به هنگام افت جريان پيچک آن به کمتر از مقدار از پيش تعيين شده ، عمل مي کند.

underdamping
زيرميرايي ~ شرايط مداري که در آن يک يا چند نوسان خروجي پس از تغيير ناگهاني در ورودي و پيش از ثابت شدن خروجي در مقدار جديد ايجاد مي شود.