velocity of light


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
سرعت نور ~ ثابت فيزيکي برابر با 2/997925 × 10 به توان 10 .اين مقدار متناظر است با 186280مايل بر ثانيه ، 161870 مايل دريايي بر ثانيه و 328 يارد بر ميکروثانيه . تمام تابشهاي الکترومغناطيس در فضاي آزاد با اين سرعت حرکت مي کنند. سرعت نور کميتي برداري فرض مي شود که نشان دهنده ي تندي نور در جهت معين است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت velocity of light معنی velocity of light معنی velocity of light به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک velocity of light در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
velocity of sound
سرعت صوت ~ سرعتهاي تقريبي اموج صوتي عبارت اند از : 335m/s يا ( 1100ft/s ) در هواي0 درجه سلسيوس ، 1463m/s يا ( 4800ft/s ) در آب و 500mS يا ، ( 16400ft/s ) در آهن .

velocity sorting
ترتيب دهي سرعتي ~ هر گونه فرايند انتخاب الکترونها بر اساس سرعت آنها .

velocity spectrograph; velocity - focusing mass spectograph
طيف نگار سرعتي ؛ طيف نگار جرمي کانوني کننده سرعتي ~ طيف نگار جرمي که يونهاي مثبتي را انتخاب مي کند که داراي سرعت کافي براي عبور از هر سه شکاف و وارد شدن به محفظه اي باشند که در آن ميدان مغناطيسي آنها را متناسب با نسبت بار به جرمشان منحرف مي کند.

velocity transaucer
تراگردان سرعت ~ تراگرداني که خروجي توليد شده آن متناسب با سرعت آن است.

verband Deutscher Electrotechniker
بنگاه آلماني که استانداردهايي را براي ايمني محصولات و ميزان گسيل نويز از آنها تعيف مي کند و محصولات را بر اساس آن استاندارد آزمايش و تاييد مي کند . بر چسب G.S يا( Geprufte Sicherheit) در اروپا شناخته شده است ولي محصولات مطابق با VDE ممکن است با استانداردهاي کشورهاي ديگر سازگار نباشد .

verdet's constant
ثابت وردت ~ ثابت اثر -فارادي که زاويه گردش نور قطبي شده خطي را به هنگام عبور از مواد خاصي در ميدان مغناطيسي تعيين مي کند.

verifiction
درستي سنجي ~ مقايسه خودکار نسخه تبديل شده اي از داده با نسخه ديگر از همان داده ، براي حفظ خطاها ~ .

vernier
ورنيه ~ کنترل يا درجه بندي مورد استفاده براي رسيدن به تنظيم دقيق يا افزايش دقت اندازه گيري .

vernier capacitor
خازن ورنيه ~ خازن متغير کوچکي که به طور موازي با خازن تنظيم بزرگتر قرار مي گيرد تا تنظيم دقيقتري را پس از تنظيم حدودي واحد بزرگتر در موقعيت مطلوب ايجاد کند.

vernier dial
صفحه مدرج ورنيه ~ صفحه مدرج تنظيم کننده اي که يک دور گردش کامل شاسي کنترل آن سبب گردش کسري از يک دور در محور اصلي مي شود و امکان اندازه گيري دقيق را فراهم مي آورد.