visnal carrier frequency


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
بسامد حامل ديداري ~ بسامد حامل تلويزيوني که با اطلاعات تصوير مدوله مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت visnal carrier frequency معنی visnal carrier frequency معنی visnal carrier frequency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک visnal carrier frequency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
visual flight rules
قواعد پرواز ديداري ~ تنظيمهايي که پرواز هواپيما را هنگامي که ديد تا ارتفاع معيني خوب است کنترل مي کند.

visual radio range
محدوده راديويي ديداري ~ هر نوع امکانات تعيين محدوده اي که مرز آن با ابزارهاي ديداري و بدون استفاده از دريافت راديويي تعيين مي شود.

visual signal
سيگنال ديداري ~ بخش تصويري سيگنال تلويزيوني .

visual transmitter; picture transmitter
فرستنده ديداري ؛ فرستنده تصوير ~ تجهيزات راديويي که بخش تصويري برنامه تلويزيوني را ارسال مي کنند . فرستنده هاي ديداري و شنيداري همراه با يکديگر فرستنده تلويزيوني ناميده مي شوند.

visual transmitter power
توان فرستنده ديداري ~ حداکثر خروجي توان به هنگام ارسال سيگنال تلويزيوني استاندارد.

VMOS vertical metal-oxide simiconductor
نيمرساناي اکسيد فلزي عمودي ~ فناوري MOS که در آن چهار لايه در سيليسيم نفوذ داده مي شوند و يک شيار V شکل براي کنترل دقيق عمق لايه ها در آن زدوده مي شود . سپس فلز روي دي اکسيد سيليسيم در شيار نشانده مي شود تا الکترود گيت را تشکيل دهد. اکنون اين فناوري منسوخ شده است.

vocoder
وکودر ~ وسيله اي که سيگنال صحبت ترکيب شده توليد مي کند.

voice channel
کانال صدا ~ کانال مخابراتي تلفني که داراي پهناي باند کافي براي انتقال بسامدهاي صوتي در حدود 3KHz است.

voice coder
رمزگذار صدا ~ رمزگذاري که ورودي صحبت را به شکل ديجيتالي تبديل مي کند براي ارسال امن به رمز تبديل شود . سيگنالهاي ديجيتال ارسال شده در گيرنده رمز گشايي شده ، دوباره به صحبت تبديل مي شوند.

voice coil
پيچک صدا ~ پيچکي که با ديافراگم بلندگوي پيچک - متحرک در تماس است و در اثر برهم کنش ميدان مغناطيسي ثابت با ميدان مغناطيس ناشي از جريان بسامد راديويي که در پيچک صدا جاري مي شود ، در فاصله شکاف هوايي بين قطبها حرکت مي کند.