videocassette recorder


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دستگاه ضبط کاست ويدئو (ويدئو ) ~ دستگاه ضبط تصوير الکترونيکي مورد مصرف عمومي که مي تواند برنامه هاي زنده ي تلويزيوني را روي نوار کاست ويدئو براي پخش مجدد ضبط کند . همچنين مي تواند کاستهاي از پيش ضبط شده اي را از وقايع شخصي (ضبط شده با دوربين فيلمبرداري ) ،فيلمهاي سينمايي تجاري يا فيلمهاي تلويزيوني آموزشي و ... را از طريق دستگاه تلويزيون استاندارد پخش کند . دستگاه ويدئو امکان ضبط برنامه هاي تلويزيوني آينده را در زمانهايي که استفاده کننده وارد مي کند بدون نياز به مراقبت و به طور خودکار ،فراهم مي کند .دو قالب ضبط تا کنون بوجود آمده اند که معيين کننده ي ساختار کاست و دستگاه ضبط هستند ؛بتاماکس ساخت سوني ژاپن و وي .اچ . اس رايج تر است . در ضبط کاست ويدئو از پويش مارپيچي استفاده مي شود ،ابعاد يک دستگاه ويدئو نمونه 4×14×14 اينچ است که شامل پنجره اي براي وارد کردن کاست نوار ،ساعت، نشانگرهاي ديداري حالت هاي عملکرد و کنترل هاي دستي مختلف است .بيشتر دستگاهها مي توانند با کنترل کننده هاي مادون قرمز دستي ؛از راه دور عمل کنند و قادر به برگرداندن نوار هستند . بعضي نيز مي توانند پخش را براي ديدن

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت videocassette recorder معنی videocassette recorder معنی videocassette recorder به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک videocassette recorder در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
video circuit
مدار تصوير ~ مدار باند پهن،حامل سيگنالهايي که مي توانند به تصاوير تلويزيوني تبديل شوند .

video compression
فشرده سازي تصوير ~ شيوه اي که براي غلبه بر محدوديت هاي ارسال سيگنالهاي تصوير به وجود آمده اند . بازدهي آن براساس تکراري بودن داده ها و غير خطي بودن بينايي انسان است .

video correlator
همبسته ساز تصوير ~ مدار راداري که قابليت آشکار سازي خودکار هدف را افزايش مي دهد ،داده هايي براي رسم ديجيتال هدف توليد مي کند و ايمني در برابر نويز ،تداخل و همهمه را بهبود مي بخشد .

video data digital processing
پردازش ديجيتال داده هاي تصوير ~ پردازش ديجيتال سيگنالهاي تصوير ارسال شده روي ارتباط تلويزيوني براي بهتر کردن کيفيت تصوير با کاهش اثرات نويز و اعوجاج . کامپيوتر هر خط پويش شده را با خطوط مجاور مقايسه مي کند و تغييرات بيش از حد ناشي از تداخل هاي الکترومغناطيسي را حذف مي کند .

video detector
آشکار ساز تصوير ~ آشکار سازي که سيگنالهاي IF تصوير را در گيرنده تلويزيون دمدوله مي کند .

voice frequency; speech frequency
بسامد صدا ؛ بسامد صحبت ~ بسامد شنيداري در محدوده لازم براي ارسال صحبت با کيفيت تجاري از حدود 300 تا 3400Hz .

voice-frequency carrer telegraphy
تلگراف حامل بسامد صدايي ~ تلگراف حاملي که در آن جريانهاي مدوله شده روي کانال تلفني با بسامد - صدا ارسال مي شوند.

voice-grade line
خط رده صدا ~ خط تلفن شماره گيري عمومي که داراي پهناي باندي از 300 تا 3400Hz است که براي داده هاي ديجيتال صحبت تا سرعتهاي حدود 2400b/s لازم است .

voice multiplexing
مالتي پلکس کردن صدا ~ فشرده سازي دويا چند ( معمولاً چهار ) مکالمه تلفني همزمان به يک کانال رده صدا به طوري که براي شنوندگان غير قابل تشخيص باشد . اين کار با ديجيتال سازي صدا انجام مي شود.

voice-operated transmission
ارسال فعال شونده با صدا ~ روش مخابره راديويي که در آن حامل فقط وقتي ارسال مي شود که سيگنال صدا وجود داشته باشد.