voltage feed

voltage feedback

پسخورد ولتاژ ~ پسخورد که در آن افت ولتاژ دو سر بخشي از امپدانس بار به طور سري باولتاژ سيگنال ورودي عمل مي کند.

voltage follower

ولتاژ پيرو ~ تقويت کننده عملياتي که داراي عنصري به عنوان پسخورد نيست اما اتصال پسخورد مستقيمي از خروجي به ورودي معکوس کننده دارد . اين اتصال بهره واحدي را ايجاد مي کند ، به طوري که ولتاژ خروجي ولتاژ ورودي غير معکوس کننده را دنبال مي کند . ولتاژ -پيرو داراي امپدانس ورودي بسيار زياد و امپدانس خروجي ب ...

voltage gain

بهره - ولتاژ ~ اختلاف بين سطح ولتاژ سيگنال خروجي بر حسب دسيبل و سطح ولتاژ سيگنال ورودي بر حسب دسيبل . اين مقدار برابر است با 20 برابر لگاريتم معمولي نسبت به ولتاژ خروجي به ولتاژ ورودي . بهره ولتاژ برابر با ضريب تقويت لامپ ترانزيستور، فقط براي بار تطبيق داده شده است.

voltage generator

مبدل ولتاژ ~ قطعه مداري دو پايه که ولتاژ پايه آن مستقل از جريان عبوري ازقطعه است.

voltage gradient

گراديان ولتاژ ~ ولتاژ بر واحد طول ، در امتداد مقاومت يا مسير رساناي ديگر .

voltage jump

پرش ولتاژ ~ تغيير ناگهاني يا عدم پيوستگي در افت ولتاز لامپ در طول عملکرد لامپ تخليه فروزان .

voltage loop

حلقه ولتاژ ~ پادگره اي که در آن ولتاژ بيشينه است.

voltage multiplier

چند برابر کننده ولتاژ ~ منبع ولتاژهاي DC که بيشتر از ولتاژ AC ورودي است و از دو يا چند مدار دو برابر کننده ولتاژ متوالي تشکيل شده است . تعداد طبقات چند برابر کننده با افزايش اندازه خازنهاي مورد نياز و کاهش رگوله سازي ، محدود مي شود.

voltage nide

گره ولتاژ ~ نقطه اي در سيستم موج ايستاده ، مانند آنتن يا خط انتقال که داراي ولتاژ صفر است . يک گره ولتاژ در مرکز آنتن نيم موج وجود دارد.

voltage rating; working voltage

حد مجاز ولتاژ ؛ ولتاژ کار ~ حداکثر مقدار ولتاژ قابل تحمل که مي توان به طور امن به قطعه الکتريکي اعمال کردو با خطر احتمال شکست الکتريکي مواجه نشد.