boresighting


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ترازبندي ~ همترازي اوليه ي سيستم آنتن ريزموج يا رادار جهت دار به کمک روشهاي نوري يا با استفاده از هدف ثابت در محل معين .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت boresighting معنی boresighting معنی boresighting به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک boresighting در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
boresight tower
برج ترازبندي ~ برجي که روي آن يک هدف مرئي و يک آنتن تغذيه شده از مولد سيگنال نصب شده اند از اين هدفها براي همترازي موازي محور الکتريکي آنتن گيرنده و محور نوري تلسکوپ نصب شده روي آن استفاده مي شود.

boron
بر [ بي] ~ عنصري با عدد اتمي 5 و وزن اتمي 10/8 که به عنوان آلاينده پذيرنده ( acceptor) براي تشکيل سيليکين نوع p استفاده ني شود. بر ، همچنين يکي از اجزاي سازنده ي مواد ابررساناست و اکسيد آن در هنگام رشد بلور مذاب در مقابل اکسايش حفاظت مي کند.

BORS HT
بورشت ~ سر واژه اي براي باتري ، اضافه ولتاژ ، زنگ ، نظارت ، آميخته ( کدک) ، آزمايش ؛ مجموعه عملياتي هستند که در يک مرکز تلفن توسط خط مشترک انجام مي گيرد.

boule
شمش بلور ~ بلور خالصي که از سيليکين يا ساير مواد نيمرسانا که به صورت مصنوعي با چرخاندن يک دانه ي بلوري کوچک و همزمان بيرون کشيدن آهسته ي آن از ماده ي مذاب در کوره تشکيل مي شود. ساختار اتمي به دست آمده به صورت تک بلوري است. براي قطعات نيمرسانا ، برشها ي دايره اي از شمش تهيه مي شود که به نوبه ي خود ت ...

bounce
جهش ~ تغيير ناگهاني در درخشندگي يا اندازه ي تصوير تلويزيوني که مستقل از روشهايي صفحه ي اصلي زخ مي دهد.

boundary
مرز ~ حد فاصل بين مواد نيمرساناي نوع ان و پي که در آن تراکم دهنده ها و پذيرنده ها يکسان است.

boundary element method
روش عنصر مرزي ~ روش رياضي براي حل مسائل مربوط به ميدانهاي الکترومغناطيسي که در آن مرزهاي مسئله به قطعات کوچک تقسيم شده است و با استفاده از معادلات متغير هاي پاسخ براي اين نواحي محاسبه مي شوند.

bound charge
بار مقيد باري که توسط کنش القايي بار همسايه روي رسانا نگهداشته شده است .

bound circuit
مدار مقيد مداري که انحراف سيگنال خروجي را براي مقاصد حفاظتي به مقدار حداکثر تقريبي و براي کاربردهاي تقويت کننده ي عملياتي به مقدار حداکثر دقيق محدود مي کند.

bound electron
الکترون مقيد ~ الکترون چسبيده به هسته اتم با جاذبه ي الکتروستاتيکي .