VHF Omnidirectonal Range and Distance measuring equipment for Area coverage


اصطلاح
برق و الکترونیک
75 حرف
10 کلمه
معانی و توضیحات
تجهيزات اندازه گيري برد و فاصله همه جهتي VHF براي پوشش منطقه اي ~ سيستم ناوبري هواي دقيق براي مسيرهاي هوايي داراي ترافيک سنگين ؛ اين سيستم از تجهيزات اندازه گيري فاصله استاندارد و فاصله ياب همه جهتي VHF با دقت بالا تشکيل ميشود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت VHF Omnidirectonal Range and Distance measuring equipment for Area coverage معنی VHF Omnidirectonal Range and Distance measuring equipment for Area coverage معنی VHF Omnidirectonal Range and Distance measuring equipment for Area coverage به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک VHF Omnidirectonal Range and Distance measuring equipment for Area coverage در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
VOR receiver
گيرنده VOR ~ گيرنده راديويي هواپيما که سيگنالهاي فاصل ياب همه جهتي VHF را دريافت و آنها را براي خلبان ترجمه مي کند.

vortac VHF omnidirectional Range T-A-Can
سيستم ناوبري هوايي بر اساس امکانات فاصله ياب همه جهتي VHF شهري براي هدايت جهت دار هواپيما و VHF تاکان نظامي براي اندازه گيري فاصله.

Voyager
ويجر ~ سفينه فضايي ناسا که براي کاوشهاي بين سياره اي طراحي شده است . دو فروند از آنها در سال 1977 ساخته و به فضا پرتاب شد. بعد از کامل شدن مسير حرکت آنها تا نزديکي سياره هاي مورد نظر ، سفينه هاي فضايي در گردش به دور آن سيارات قرار گرفتند تا از سطح آنها تصويربرداري کنند و تصاوير رابه زمين بفرستند ~ ...

VRAM = video random-access memory
حافظه کامپيوتري اختصاص يافته به کاربردهاي تصويري .

wafer
پولک ~ برش صيقلي شده ي نازکي ازماده نيمرسانا که روي آن قطعات مجزا يا مدارهاي مجتمع را مي توان ساخت . ضخامت آن معمولاً 10 تا 30 ميل است که از بلور رشد داده شده استوانه اي به قطر 4 تا 8 اينچ بريده مي شود. جنس آن نيز معمولاً سيليسيم يا گاليم آرسنيد است.

wafer fab( = wafer fabrication facilities)
توليد پولک ~ اولين پخش در ساخت قطعه ديودها و ترانزيستورها يا تراشه هاي مدار مجتمع که مقدم بر آزمايش و بسته بندي است.

wagner ground
زمين واگنر ~ اتصال زمين پلAC که خطاي ظرفيت خازني پراکنده را به هنگام اندازه گيري امپدانس هاي بالا ، به حداقل مي رساند. پتانسومتري به دو سر نوسان ساز تغذيه پل وصل و سز متغير آن زمين مي شود.

wall outlet
پريز ديواري ~ پريز تلفن نصب شونده روي ديوار. با وارد کردن دو شاخه ي سيم مناسب به آن مي توان از خدمات تلفني يا انرژي الکتريکي استفاده کرد.

warble-tone genrator
مولد تن متغير ~ مولد سيگنال با بسامد صوتي که بسامد آن به طور چرخه اي با سرعت زير صوتي در محدوده ي ثابتي تعيير مي کند.

water calorimeter
کالري سنج آب ~ کاري سنجي که توان RF را بر حسب افزايش دماي آبي که انرژيRF را جذب مي کند ، اندازه مي گيرد.