waveguide twist

waveguide wavelength

طول موج موجبر ~ فاصله اي در طول موجبر يکنواخت ، در بسامد معين و به ازاي مد معين ، بين نقاط مشابهي که در آنها فاز مؤلفه سيگنال 2 پي راديان اختلاف دارد.

waveguide window

پنجره موجبر ~ پنجره فلزي رساناي نازکي که به طور عمود در موجبر ، براي ~ تطبيق امپدانس قرار داده مي شود. در پنجره القايي لبه هاي شيار پنجره با ميدان الکتريکي در پايين ترين مد موجبر هستند. در پنجره خزاني ، لبه هاي شيار عمود بر ميدان الکتريکي هستند.

wave heating

گرمايش موجي ~ گرم شدن فلز با انرژي جذب شده از موج الکترومغناطيسي عبوري از آن .

wave impedance

امپدانس موج ~ نسبت ميدان الکتريکي عرضي به ميدان مغناطيسي عرضي در موجبر.

wave interference

تداخل موج ~ تغييرات دامنه موج با فاصله يا زمان که ناشي از جمع آثار دو يا چند موج داراي بسامد يکسان يا نزديک به هم است.

wave-interference microphone

ميکروفون موج - تداخلي ~ ميکرفوني يا جهت دهندگي زياد که به ميدان صدا در ناحيه تزويج مي شود و به جمع فضارهاي صدا در آن ناحيه پاسخ مي دهد مهم ترين عيب آن تغيير پاسخ قطبي با بسامد و اندازه ي بزرگ آن است . ميکروفونهاي مستقيم و ميکروفونهاي داراي بازتابنده هاي سهموي نمونه هايي از آن هستند.

wavelenght

طول موج ~ فاصله ي بين نقاطي که داراي فاز متناظر دردو چرخه متوالي موج متناوب هستند . طول موج بر حسب متر تقريباً برابر است با بسامد بر حسب مگاهرتز تقسيم بر 300 . طول موجهاي نور بر حسب ميکرومتر يا نانومتر بيان مي شود [ 1000A درجه = 1000nm = به توان 6- 10 = 1mm ] از ضرب آنگستروم در 00/1 ، نانومتر و از ...

wavelngth shifter

انتقال دهنده طول موج ~ ترکيب فوتوفلوئورساني که با ماده سوسوزني ترکيب مي شود تا طول موجهاي فوتون هاي فوري را افزايش دهد و در نتيجه امکان استفاده مؤثر تري از فوتون هاي لامپ نوري يا سلول نوري را فراهم آورد.

wave mechanics

مکانيک موج ~ نظريه اي که مشخصه هاي موج را به اجزاي ساختار اتمي نسبت مي دهد و پديده هاي فيزيکي را با استفاده از امواج فرضي تعبير مي کند. اين نظريه را دانشمند آلماني ، شرودينگر ،در سال 1926 مطرح کرد.

wavemeter

موج سنج ~ ابزاري که طول موج موج RF را اندازه مي گيرد . از آ«جا که طول موج متناسب با بسامد است، موج سنج به عنوان بسامد سنج نيز عمل مي کند.