Wien-bridge oscillator


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نوسان ساز پل وين ~ نوسان ساز پسخوردي انتقال فازي که داراي پل وين به عنوان عنصر تعيين کننده بسامد است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Wien-bridge oscillator معنی Wien-bridge oscillator معنی Wien-bridge oscillator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Wien-bridge oscillator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Wien's displaceent law
قانون جا به جايي وين ~ طول موج بيشترين مقدار تابش با قدر مطلق دماي مطلق جسم سياه نسبت معکوس دارد . با افزاييش دما قله ي منحني طيفي توزيع انرژي به سمت طول موجهاي کوتاهتر طيف جا به جا مي شود.

wiilemite
ويل ميت ~ ماده ي معدني فلوئورسان طبيعي که بيشتر از ارتوسيليکات روي تشکيل شده است و در صفحه هاي نمايش لامپهاي پرتو کاتدي به کار مي رود.

wimshurst machine
ماشين ويمشورست ~ مبدل الکترواستاتيکي تشکيل شده از دو ديسک شيشه اي که در جهت مخالف مي گردند . ديسکها داراي قطاعهاي پوشيده با ورقه فلزي و شانه هاي جمع کننده اي هستند که الکتريسيته ساکن را براي شارژ کردن بطريهاي « ليد» يا دشارژ در دو سر شکاف را توليد مي کنند.

winchester drive
وينچسترران ~ واژه اي براي اشاره به حافظه ديسک سخت وينچستر ، توليد IBM که با ديسکهاي مغناطيسي يک به چهار يا بيشتر ،يا پلاترهايي که با مواد مغناطيسي پوشيده شده اند مشخص مي شوند . اين ديسکها مي توانند داده ها را در هر دو طرف خود ذخيره کنند . داده ها با هدهاي متحرکي نوشته و خوانده مي شوند که در حدود چن ...

winchester formatter
فرمت کننده وينچستر ~ مداري که داده ها را براي ذخيره کردن روي ديسک سخت سازمان دهي مي کند.

wind
پيچش ~ شيوه اي که نوار مغناطيسي با آن روي چرخک پيچيده مي شوند در پيچش A، سطح پوشيده شده روي توپي است . در پيچش B سطح پوشيده شده از توپي دور است .

wind-driven generator
ژنراتور بادي ~ ژنراتوري که توان خود را از باد حرکت دهنده ي پروانه مي گيرد.

winding
سيم پيچ ~ 1. يک يا چند دور سيم که پيچک پيوسته اي را براي ترانسفورماتور ، رله ، ماشين دورا يا قطعه الکتريکي ديگر تشکيل مي دهد . 2. مسير رسانايي معمولاً از سيم ، که به طور القايي به هسته يا سلول ذخيره کننده مغناطيسي تزويج مي شود .

windom antenna
آنتن پنجره اي ~ آنتن فرستنده چند باندي که عملکرد مطلوبي در هماهنگي فرد بسامد اصلي خوددارد مانند عملکرد در هماهنگيهاي متعدد وابسته به باندهاي آماتوري ، نوري از آن سيم افقي با درازاي نيم طول موج در بسامد اصلي است . که تغذيه کننده دو خطي 300 اهم در 35% خارج از مرکز به آن متصل مي شود.

window
پنجره ~ 1. بازتابنده پاد سنج رادار ، تشکيل شده از ورقه فلزي يا سيمهايي که طول آنها به گونه اي انتخاب مي شود که در بسامدهاي مورد انتظار رادار دشمن تشديد ايجاد کنند. اين بازتابنده به صورت قطعات از هواپيما فرو مي ريزند يا از بدنه راکت جدا مي شوند . آنها را براي اولين بار پنجره ناميدند زيرا قطعات اوليه ...