X-ray spectrum


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
طيف پرتوX ~ طيف پرتوهاي X منظم شده بر حسب طول موج که با بمباران الکتروني هدف به وجود مي آيند ، مانند آنچه که در لامپ پرتو X ايجاد مي شود . طيف پرتوX از طيف پيوسته اي تشکيل مي شود که در آن گروه هاي مشخصي از خطوط تيز تز مشخصه عنصر هدف ، قرار گرفته اند . اين خطوط ،از قبيل خطوط L،K و M متناظر با حالت هاي گذراي بين سطوح اتمي گاز بي اثر هستند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت X-ray spectrum معنی X-ray spectrum معنی X-ray spectrum به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک X-ray spectrum در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
X-ray television
تلويزيون پرتو X ~ سيستم تلويزيوني مدار بسته اي که در بازرسي پرتوX نقاط جوشکاري و کاربردهاي صنعتي ديگر پرتو X جايگزين فيلم عکاسي مي شود. بااين روش تصاوير لحظه اي ، بدون صرف زمان و هزينه اي براي چاپ عکش ، ايجاد مي شوند.

X-ray tube
لامپ پرتو X ~ لامپ خلديي که پرتوهاي X را با شتاب دادن الکترونها در ميدان الکتروستاتيکي تا سرعتهاي بالا و برخورد ناگهاني آنها با هدف ، توليد مي کند.

X unit
واحد X ~ واحد طول موج معادل با 0/001A يا 10 به توان 11-cm . از اين واحد مي توان درتعريف طول موجهاي پرتو هاي X و تابش داراي نفوذ بالاي ديگر استفاده کرد.

XY recorder
ثبات XY ~ ثباتي که رابطه بين دو متغير را روي جدول متحرک دنبال مي کند ، مانند کشيدن منحني ولتاژ بر حسب جريان ديود . اين رديابي مي تواند با قلمهاي جوهري قرار گرفته روي بازوي متحرک يا سوزن داغ روي کاغذ حساس به گرما انجام شود.

Yagi-Uda antenna
آنتن ياگي -اودا ~ آرايه end-fier پراکنده همه منظوره که معمولاً از يک دو قطبي نصف طول موج تحريک شونده با يک بازتابنده پراکنده در يک طرف آن و سه جهت دهنده پراکنده يابيشتر در طرف ديگر تشکيل مي شود. همه عناصر به طور موازي در يک صفحه ، با صفحه حدود يک چهارم طول موج از يکديگر نصب مي شوند . معمولاً بازتاب ...

Y axis
محور Y ~ محور مرجعي در بلور کوارتز . 2.محور عمودي در صفحه نمايش اسيلوسکوپ پرتو کاتدي يا نمودار .

Y circulator
سيرکولاتور Y ~ سيرکولاتوري که داراي سه موجبر مستطيلي جداگانه است که براي تشکيل يک ساختار Y شکل متقارن با يک ميله يا گوه فريتي در مرکز به يکديگر متصل مي شوند .. تواني که به هر يک از سه موجبر وارد مي شود فقط از يکي از موجبرهاي مجاور خارج مي شود.

Y cut
برشY ~ برش بلور کوارتز به طوري که محور Y بر وجه هاي قطعه حاصل عمود باشد.

Y factor
ضريب Y ~ ضريب اندازه گيري نويز براي تعريف شاخص نويز گيرنده . ضريب Y براساس دماهاي مرجع سرد و گرم معلوم است .

yield
محصول ~ واژه اي که درصد توليدات آغاز شده اي را بيان مي کند که منطبق بر هر دو تعاريف مکانيکي و الکتريکي است . اين واژه براي قطعات فعال و غيرفعال به کار مي رود. در صنايع نيمرسانا ، محصولات بر اساس نوع دسته بندي مي شوند: پولک توليد شده ( درصد پولکهايي که به انتهاي فرايند توليد مي رسند) ، پولک آزمون شد ...