Zebra time ; Z time

Zeeman effect

اثر زيمن ~ افزايش تعداد خطوط طيف ناشي از منبع نور به هنگام قرار گرفتن آن در ميدان مغناطيسي شديد.

Zener breakdown

شکست زنر ~ شکست غير مخر در نيمرسانا . شکست زنر هنگامي اتفاق مي افتد که ميدان الکتريکي دو سر ناحيه سد پتانسيل به اندازه کافي زياد شود تا شکلي از گسيل ميداني را به وجود آورد که ناگهان تعداد حاملها رادر اين ناحيه افزايش مي دهد .

Zener diode

ديود زنر ~ پيوند PN سيليسيمي يا ديود مرجعي که ولتاژ مرجع معکوس معيني را به هنگام قرار گرفتن در ناحيه شکست بهمني باياس معکوس ايجاد مي کند. اين ديود شکست معکوس تيزي را در کمتر از 6 V ~ از خود نشان مي دهد. ديود زنر کاربردهاي گسترده اي به عنوان رگوله کننده همه منظوره و براي بريدن يا عبور دادن ولتاژهاي ...

Zener effect

اثر زنر ~ اثري که موجب شکست زنر در نيمرسانا مي شود .

Zener noise

نويز زنر ~ نويز توليد شده در اثر پديده شکست در ديود زنر که بيشتر نويز سفيد است .

Zepp antenna

آنتن زپ ~ آنتن افقي که طول آن مضربي از نصف طول موج است . يک سر آنتن به يکي از هاديهاي خط انتقال دو سيمه وصل مي شود که آن نيز مضربي از نصف طول موج است .

Zero

صفر ~ هيچ . اغلب کامپيوترها از صفر مثبت و منفي ، هر دو استفاده مي کنند. صفر دودويي مثبت معمولاً با عدم وجود ارقام يا پالسها در لغت نشان داده مي شود و صفر دودويي منفي ( در کامپيوتري که بر اساس مکملهاي يک عمل مي کنند ) با پالسي در هر موقعيت پالس در لغت مشخص مي شود . در کامپيوتر دهدهي رمز شده ممکن است ...

Zero -access memory

حافظه دسترسي صفر ~ حافظه کامپيوتري که زمان دسترسي آن آنقدر کم است که مي توان از آن صرف نظر کرد .

Zero -address instruction

دستورالعمل نشاني صفر ~ دستورالعمل کامپيوتري تعريف کننده عملياتي که در آن مکان ، عملگرها با رمز کامپيوتري تعريف مي شود ، به طوري که به هيچ نشاني نياز ندارد .

Zero adjuster

تنظيم کننده صفر ~ قطعه اي که موقعيت عقربه ابزار يا سنجيده را براي قرائت صفر به هنگام صفر بودن مقدار کميت الکتريکي تنظيم مي کند.