BALanced to UNbalanced

اطلاعات بیشتر واژه

نوع کلمه: سرنام

دسته بندی: برق و الکترونیک

تعداد حروف: 22 حرف

تعداد کلمه: 3 کلمه

معانی و توضیحات

balun ; balanced converter; line-balance converter; bazooka-بالان ( متوازن به نامتوازن) ؛ مبدل متوازن ؛ مبدل توازني خط ؛ بازوکا ~ وسيله اي که خط انتقال يا سيستم هم محور نامتوازن را به خط يا سيستم دو سيمه ي متوازن تطبيق مي دهد. بالان در واقع يک جلد استوانه اي به اندازه ي ربع طول موج است که روي يک انتهاي کابل هم محور متصل به آنتن قرار مي گيرد و رساناي بيروني کابل را از زمين جدا مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی

پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید

حمایت مالی

اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی

برچسب ها

شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت BALanced to UNbalanced معنی BALanced to UNbalanced معنی BALanced to UNbalanced به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک BALanced to UNbalanced در برق و الکترونیک

واژه های مرتبط

band width-پهناي باند ~ 1.پهناي باندي از بسامدهاکه به کاربرد خاصي اختصاص يافته است . مثلاً پهناي باند يک ايستگاه تلويزيوني 6 مگاهرتز است . 2. گستره اي از ~ بسامد ها که به عنوان محدوده ي کار يک پالايه ، تقويت کننده ، يا تضعيف کننده مشخص شده است و به صورت فاصله ي بسامدي بين نقاط ~ ( 0/707 يا نيم توان ...

BARrier injection transit- time diode

BARITTdiode-دبود بريت ( دبود زمان گذر تزريق سدي ) ~ نوعي دبود ريز موج که باربرهاي گذرنده از ناحيه ي رانش آن به وسيله ي تزريق با برهاي اقليت توسط يک پيوند با ياس مستقيم تامين مي شوند . اين ديود مي تواند به عنوان نوسانساز در گستره ي گيگاهرتز عمل کند . گونه اي از اين ديودها داراي برشي از سليسيم نوع N ...

barium-باريم ( Ba ) عنصر فلزي سفيد - نقره اي با عدد اتمي 56 و وزن اتمي 4/137 . واکنش فعالي در برابر هواي مرطوب و ديوکسيد کربن دارد . به عنوان عامل گاززدار در لامپهاي الکتروني به کار مي رود و در صورت آلياژشدن با نيکل ، در کاتدهاي داغ الکترون گسيل مي کند .

beat-frequency oscillator-نوسانساز بسامد ضربان ~ نوسانسازي که با ترکيب دو سيگنال متفاوت آر-اف ، اختلاف بسامد شنيداري مطلوب را توليد مي کند. در مولدهاي سيگنال شنيداري براي مقاصد آزمايشي و در گيرنده هاي مخابراتي براي توليد سيگنال شنيداري در موقع تنظيم گيرنده به کار مي رود.

bel-بل ~ واحد بنيادي سطح صدا که برابر با لگاريتم نسبت دو مقدار توان مبناي10 است . يکي از توانها مقدار مرجع است. استفاده از دسيبل ، واحد کوچکتر و معادل يکدهم بل متداولتر است.

automated teller machine-تحويلدار ماشيني خودکار ( اي تي ام ) : ماشين خودپرداز خودکار ~ يارانه ي رايانه اي مخصوص که کارهاي بانکي را به صورت خود کار انجام مي دهد و مي تواند در صورت قرار دادن کارت شناسائي معتبر در محل مخصوص خود ، پول اسکناس تحويل دهد .عمليات بانکي مجاز توسط اين دستگاه عبارت اند از به ...

automated test generation-توليد آزمون خودکار ( اي تي جي ) ~ فرايند رايانه اي که سلسله مراتب آزمون خرابي مدار را پس از دريافت مشخصات آن به شکل خودکار توليد مي کند .

automatic brightness contorol-کنترل خود کار روشنايي ، کنترل خودکار زمينه ~ مدار درگيرنده هاي تلويزيوني که ميانگين روشنايي تصوير ار ثابت نگه مي دارد . طرز کار آن مشابه با مدار کنترل شدت صدا در يک گيرنده ي صوتي است .

basic input-output system-سيستم اساسي ورودي -خروجي [ بيوس] ~ نرم افزاري که دستورالعملهاي سيستم عامل را به فراميني به /از اجزاي رايانه تبديل مي کند.

baud-باود ؛ علامت در ثانويه ~ واحدي براي سرعت سيگنال دهي در ارتباطات راه دور برابر با يک عنصر در ثانيه . سرعت سيگنال دهي بر حسب باود برابر با عکس طول عنصر سيگنال بر حسب ثانيه است. هر پالس و هر فاصله عناصر جداگانه محسوب مي شوند؛ بنابراين يک دور چاپگر که با 22/5 پالس در ثانيه کار مي کند داراي سرعت 45 ...