BPSK


سرنام
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
binary phass-shift keying-کليدزني انتقال - فازي دودويي ~ کليد زني داده هاي دودويي يا خط نقطه هاي رمز مورس بوسيله ي انحراف فاز 90+ـ درجه حامل .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت BPSK معنی BPSK معنی BPSK به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک BPSK در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
BSC
binary synchronons communication-مخابرات دودويي همزمان ~ يک قرار داد مخابراتي بايت يا نويسه گرا که از مجموعه ي معيني از نويسه هاي کنترلي براي ارسال همزمان اطلاعات به رمز دودويي بين ايستگاههاي يک سيستم مخابره ي داده ها استفاده مي کند. نمونه هاي آن عبارت اند از کنترل تبادل داده هاي رقمي بين رايانه ها ...

BI
bismuth-بيسموت ~ عنصر فلزي سنگين و شکننده با عدد اتمي 83 و وزن اتمي 208/98 داراي نقطه ي ذوب پاييني ياست که براي کاربرد در کاتدها مناسب است . ترکيب آلياژي آن با ساير فلزات ، يک ماده ي ابر رسانا مي دهد .

BI Te
bismuth telluride-تلوريد بيسموت ~ يک ترکيب بين فلزي که داراي توان ترموالکتريکي بالايي است .

B
boron-بر [ بي] ~ عنصري با عدد اتمي 5 و وزن اتمي 10/8 که به عنوان آلاينده پذيرنده ( acceptor) براي تشکيل سيليکين نوع p استفاده ني شود. بر ، همچنين يکي از اجزاي سازنده ي مواد ابررساناست و اکسيد آن در هنگام رشد بلور مذاب در مقابل اکسايش حفاظت مي کند.

C
BORS HT-بورشت ~ سر واژه اي براي باتري ، اضافه ولتاژ ، زنگ ، نظارت ، آميخته ( کدک) ، آزمايش ؛ مجموعه عملياتي هستند که در يک مرکز تلفن توسط خط مشترک انجام مي گيرد.

BOB
breakout box-جعبه ي مفصل ~ وسيله اي براي آزمايش خط انتقال .

BSS
broadcasting-satellite service-خدمات پخش ماهواره اي [ بي اس اس ] ~ خدمات راديو- تلويزيوني که سيگنالهاي آن براي دريافت مستقيم توسط عموم ، با استفاده از ماهواره رله مي شود.

Br
bromine-برم ~ مايع غير فلزي با عدد اتمي 35 و وزن اتمي 79/9 .

MBM
bubble memory ; magnetic-bubble memoty-حافظه ي حبابي ؛ حافظه ي حبابي مغناطيسي ~ نوعي حافظه ي رايانه اي که در آن حضور يا عدم حضور يک حباب مغناطيسي در ناحيه ي معيني از يک پوسه ي مغناطيسي نازک نمايانگر 1يا0 است. اين حبابها را مي توان با برانگيزش انتخابي حلقه هاي رساناي پوسه - نازک و توليد ميدانهاي مغن ...

BBD
bucket brigade device-قطعه ي رديف پيمانه اي ~ نوعي قطعه ي نيم رسانا که در آن باربرهاي اکثريتي اطلاعات را در خود ذخيره کرده است و باربرهاي اقليتي بارها را به صورت پي در پي و درست نظير حمل سطلهاي آب در صفي از آتش نشانها از نقطه اي به نقطه ديگر حمل مي ککنند. کاربرد اين دودويي مي شود.