CEC


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
cooperative engagement capadility-توانايي رزم مشترک ( سي اي سي ) ~ اصطلاحي درارتش آمريکا براي پوشش و کنترل کامپيوتري تمام سيستم هاي رادار درگير در يک نبرد توسط شبکه ي فرماندهي واحد . در اين حالت هر يک از فرندهان ، با اطلاع از وضعيت کلي تمام عمليات جنگي در حوزه ي مسئوليت خود مي توانند در مورد آرايش نظامي هر يک از واحد هاي رزمي هوايي ، دريايي ، يا زميني ~ يا تمام آنها در آن منطقه تصميم گيري کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت CEC معنی CEC معنی CEC به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک CEC در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
CU
copper-مس ~ فلزي نرم ، چکش خوار و به رنگ قرمز مايل به نارنجي که داراي عدد اتمي 29 و وزن اتمي 63/5 است . بعد از نقره ، بهترين رساناي گرما و الکتريسيته به شمار مي رود . مس پر مصرف ترين فلز براي ساخت سيم ، کابل و ميله هاي جريان الکتريکي است. با آبکاري آن روي فولاد مي توان يک رساناي خوب و محکم به وجود ...

c
coulomb-کولن ( سي ) ~ واحد بار الکتريکي در دستگاه SI که مقدار بار الکتريکي گذرنده از سطح مقطع معيني از رسانا را به ازاي جريان ثابت 1A ~ نشان مي دهد .

CCM
counter-countermeasure-ضد جنگ الکترونيکي [سي سي ام] ~ هر نوع روش ،مدار، يا سيستمي که بر عليه عمليات جنگ الکترونيکي دشمن ببه کار رود.مانند روشهاي استخراج سيگنالهاي راداري مربوط به هدف از ميان سيگنالهاي مزاحم و اخلالگر .

m- type
crossed - field tube-لامپ ميدان - متقاطع ( نوع - ام ) ~ لامپي که بر اساس دو ميدان الکتريکي ( دي سي ) و مغناطيسي متعادل کار مي کند . اصطلاح نوع - ام ~ به لامپهايي اشاره مي کند که گسيل الکترون در آنها به ميدان مغناطيسي وابسته است . لامپهاي ميدان - متقاطع متداول عبارت اند از forward - wave crossed - f ...

CU
crosstalkunit-واحد تداخل ارتباطي ( سي يو ) ~ معياري از تزويج بين دو مدار . عدد تداخل ارتباطي در يک نقطه از ضرب يک ميليون در نسبت جريان يا ولتاژ آن نقظه به جريان يا ولتاژ در مبدا سيگنال تداخلي به دست مي آيد. امپدانس اين نقاط مساوي فرض مي شود .

dBC
C - scale sound level in decibels-شدت صدا بر حسب دسي بل در مقياس سي [ دي بي سي ] ~ شدت صدا بر حسب دسي بل که توسط صدا سنج استاندارد با مقياس وزن دهي « سي» اندازه گيري شده باشد . در اين مقياس ، بسامدها به صورت يکنواخت در فاصله در فاصله ي 70 تا 400 هرتز وزن دهي مي شوند.

CSMA/CD
carier - sense multiple - access with collision detection-قرار دادي در شبکه هاي محلي لن که به ايستگاههاي شبکه ~ اجازه مي دهد يا گوش دادن به خط ، آمادگي شبکه براي ارسال اطلاعات را بررسي کنند . اگر دو يا چند ايستگاه همزمان بخواهند اطلاعات خود را ارسال کنند ، هر کدام متوجه يک برخورد شده و ارسال را قطع ...

or
current-جريان ( يا ) ~ شارش الکترونها يا حفره ها که بر حسب آمپر ( A) يا اجزاء آن ( ميلي آمپر ~ - ميکرو آمپر ) ، نانو آمپر ~ ، و پيکو آمپر ~ ، اندازه گيري مي شود . جريان از طريق اعمال ميدان الکتريکي به رسانا يا با تغيير ميدان الکتريکي در دو سر خازن ايجاد مي شود .

CML
current- mode logic-منطق مد- جرياني [ سي ام ال ] ~ منطقي که در آن ترانزيستورهاي غير اشباعي را منبع جريان - ثابتي تغذيه مي شوند که با سرعت بسيار زيادي از يک ترانزيستور ديگر وصل مي شود.

CPM
cycle per minute-چرخه در دقيقه [ سي پي ام ] واحد بسامد هر عمل .