GSM


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
Global system for Mobile ~ communications-سيستم جهاني ارتباطات سيار [ جي اس ام ] ~ مسل دوم تلفنهاي سيار سلولي که ترکيبي از دستيابي چندگانه با تقسيم زماني و تقسيم بسامدي است (FDMA و TDMA) . اين سيستم به شکل گسترده اي در اروپا استفاده مي شود و با شبکه ي (Integrated Service Digital Network ) ~ ISDN

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت GSM معنی GSM معنی GSM به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک GSM در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Au
gold-طلا ~ عنصري فلزي گرانبها با عدد اتمي 79 و وزن اتمي 196/97 . عناصر الکترونيکي براي مقاومت در شرايط خورندگي شديد و در محيطهايي نظير مناطق استوايي توسط طلا آبکاري مي شوند.

g
gram-گرم ~ يک هزارم يک کيلوگرم .

GUI
graphical user interface-واسط گرافيکي کاربر[ جي يو آي] ~ ابزاري براي توانايي کاربر در تشکيل تصاوير گرافيکي روي نمايشگر رايانه به کمک ترکيبي از پنجره ها ، فهرست ها ، شمايل ها، و يک موش .

GIF
Graphics Interchange Format-قالب تبادل تصوير ~ روشي براي تبديل تصاوير گرافيکي به پرونده هاي رايانه اي . تصوير به نقاط گرافيکي ( پيکسل ) تجزيه مي شود و هر نقطه با رشته اي از اعداد مشخص مي شود . به کمک قالب فشرده سازي داده ها مي توان اطلاعات مورد نياز رايانه براي نمايش تصوير را به حداقل رساند. بااستف ...

G
gravitational force-نيروي گرانشي ~ نيروي کشش زمين ، با نيروي مشابهي که براي شتاب دادن يا ترمز کردن يک جسم متحرک آزاد با آهنگ تقريبي 9/8 متر بر ثانيه لازم است .

GMT
Greenwich mean time-زمان ميانگين گرينويچ ~ نام قبلي زماني جهاني (UT) .

G
grid-شبکه ~ 1. الکترود واقع در بين کاتد و آند يک لامپ الکتروني که داراي يک يا چند روزنه است که تحت شرايط خاص الکترونها و يا يونها مي توانند از آن عبور کنند . شبکه،شارش الکتروني از کاتد به آند را کنترل مي کند. 2. شبکه اي از خطوط هم فاصله که خانه هاي مربعي به وجود مي آورد و براي تعيين نقاط مجاز سوراخ ...

gnd
ground-زمين ~ 1. مسير رسانايي که به عمد يا تصادفي ايجاد شده است ،بين مدار يا وسيله الکترويکي و زمين . به جسم رسانايي که به عنوان زمين عمل مي کند نيز گفته مي شود . اصطلاح بريتانيايي زمين earth ~ است .2. پايين ترين حالت انرژي هسته، اتم ،مولکول . ساير حالتها برانگيخته اند.

GCA
ground-controlled approach-فرود با کنترل زميني ~ سيستم رادار زميني فرودگاه که اطلاعات مورد نياز براي نشستن هواپيماي در حال نزديک شدن به فرودگاه را فراهم مي کند. اين سيستم داراي يک رادار نظارت هوايي براي هدايت هواپيما به نقطه شروع مسير فرود نهايي و يک رادار فرود دقيق براي نمايش موقعيت دقيق هواپيما د ...

GCI
ground-controlled interception-رهگيري با کنترل زميني ~ يک سيستم راداري که به کنترل کننده رادار واقع در روي زمين يا کشتي امکان هدايت راديويي يک هواپيما تا رهگيري تلافي و هواپيماي ديگر را مي دهد.