KW


سرنام
برق و الکترونیک
2 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
kilowatt-کيلو وات ~ يکهزار وات.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت KW معنی KW معنی KW به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک KW در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
KWh
kilowatt hour-کيلو وات ساعت ~ يکهزار وات ساعت .

KCL
kirchoff's current law-قانون جريان کير شهف ( کي سي ال) ~ قانون مورد استفاده در تجربه و تحليل شبکه ها که مي گويد در هر لحظه از زمان، جمع جبري مقادير لحظه اي تمام جريانهاي ورودي به يک نقطه برابر با مقدير لحظه اي تمام جريانهاي خروجي از آن نقطه است.

KVL
Kirchoff's voltage law-قانون ولتاژ کير شهف (کي وي ال) ~ قانون مورد استفاده در تجزيه و تحليل شبکه ها که مي گويد در هر لحظه از زمان، جمع جبري افزايش ولتاژها برابر با جمع جبري افت ولتاژها در جهت معين دردرون حلقه ي بسته است .

kt
knot-نات ~ واحد سرعت برابر با يک مايل دريايي در ساعت يا 1/15mi/h (/85km/h) .

kr
krypton-کريپتون ~ عنصر گازي بي اثر با عدد اتمي 36 و وزن اتمي 830/80.

L
Lambert-لامبرت ~ واحد درخشايي در دستگاه « سي جي اس» که برابر با 1 پي cd/cmمربع است. لامبرت متناظر با درخشايي يکنواخت يک منبع پخش کننده ي کامل است که نور را با آهنگ يک « لومن » بر سانتيمتر مربع گسيل يا بازتاب مي کند. استفاده از « کاندلا» بر متر مربع ، واحد درخشايي در دستگاه « اس آي» ترجيح داده مي شو ...

LSI
large-scale integration-مجتمع سازي مقياس - بزرگ ( ال اس آي ) ~ مدارهاي مجتمعي که داراي 100 تا 5000 دريچه ي منطقي معادل ، يا 1000 تا 16000 بيت حافظه باشند .

LASA
large aperture seismic array-لازا ( آرايه ي لرزه اي باگشادگي زياد ) ~ آرايه اي از 525 لرزه نگار که منطقه اي به قطر 200 کيلو متر در آمريکا را در بر ميگيرد ، به منظور به حد اقل رساندن نويز محلي ، هر يک از دستگاههاي لرزه نگار در عمق 60 متري زمين نصب مي شود . اين آرايه مي تواند به صورت الکترونيکي اختلا ...

LADAR
laser radar-رادار ليزري ( ليدار ) ~ سيستم نظامي ديد در شب و مسافت يابي بر اساس عملکرد رادار و استفاده از زمان سير انرژِ پالسهاي ليزر براي توليد تصوير پويش و آشکار سازي باريکه ي انرژِ برگشتي مشابه با حسابگرهاي تصوير برداري زير قرمز انجام مي گيرد .

pd
lead-سرب با [ تلفظ لد] ~ عنصر فلزي نرم و به رنگ خاکستري که در کارهاي هسته اي به عنوان ماده ي محافظ و از آلياژ آن با قلع در لحيم استفاده يم شود . عدد اتمي آن 82 است .