LED


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
light - emitting diode-ديود نور افشان ؛ ديود گسيل [ال اي دي] ~ نوعي ديود نيمه رساناي پيوند PN اي که درباياس موافق ، نوري گسيل مي کند که طول موج آن تابعي از جنس ماده ي آلاينده هاي آن است. ساختار بلوري گاليم آرسنيد ( GaAs) طوري است که نور زير قرمز نامرئي ( IR) از آن گسيل مي شود . با افزودن فسفر به GaAs و تشکيل گاليم آرسنيد فسفيد ( GaAs P) ، طول موج ~ گسيل به ناحيه ي قرمز مرئي کشيده مي شود . فسفيد گاليم ( GaP) در مناطق قرمز ، زرد ، و سبز نور گسيل مي کند. از قرار دادن آلومينيم گاليم آرسنيد ( AlGaAs) روي GaAsp ديودي به دست مي آيد که نور قرمز و زرد را با شدت بيشتري گسيل مي کند. همچنين GaP روي GaP نور سبز شديد گسيل مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت LED معنی LED معنی LED به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک LED در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
LED
light- emitting diode display-نمايشگر ديود نور - گسيل ( ال اي دي ) ~ نوعي نمايشگر که در آن آرايه اي از ديود هاي نور - گسيل ( ال اي دي ) روي بسته عايق محکم يا قاب - سيم فلزي نصب شده و براي روشن کردن هر« ال اي دي» اتصال جداگانه اي بيرون آمده است . بسته بندي اين نمايشگرها نوعاً به شکل دو رديفه با قاب ...

O-TYPE
linear - beam tube-لامپ باريکه ي خطي ( نوع «ا» ) ~ نوعي لامپ الکتروني ريز موج که داراي ميدان مغناطيسي ( دي سي ) به موازات ميدان الکتريکي ( دي سي ) است . وظيفه ي ميدان مغناطيسي ( دي سي ) تنها کانوني ساختن باريکه ي الکتروني است .

LPC
linear predictive code modulation-مدوله سازي پيشگويانه و رمزي خطي ~ نوعي روش مدوله سازي رقمي صدا .

LVDT
linear variable-differential transformer-ترانسفورمر تفاضلي متغير خطي [ ال وي دي تي ] ~ نوعي ترانسفورمر که ديافراگم يا عنصر حس کننده ي آن آرميچري را به صورت خطي وارد پيچکهاي يک ترانسفور تفاضلي مي کند و با تغيير مساوي اما در جهت مخالف القا کنايي پيچکها ،ولتاژ خروجي را تغيير مي دهد. کاربرد آن در انداز ...

LOP
line of position-خط موقعيت ( اي ا پي ) ~ تقاطع دو صفحه ي مخوقعيتي که وضعيت يا موقعيت مشخصي را در ناوبري مي دهد .

LPM
lines per minute-خط در دقيقه ( ال پي ام ) محدوده ي سرعت کار يک چاپگر سطري .

LCD
liquid - crystal display-نمايشگر بلور مايع ( ال سي دي ) ~ نوعي نمايشگر رقمي که داراي دو ورقه ي شيشه اي است که توسط لايه ي نازکي از بلور مايع از يکديگر جدا شده اند . سطح بيروني هر يک از ورقه هاي شيشه اي از رساناهاي شفافي نظير اکسيد قلع يا اکسيد اينديم پوشيده شده است . و در پوشش ظرف بيننده قطعات شکل ...

LPE
liquid - phase epitaxy-ورنشيني فاز مايع ( ال پي اي ) ~ روشي براي رشد لايه ي نازکي از نيمه رسانا بر روي پولک نيمه رسانا از طريق عبور دادن آن از سطح يک عنصر يا ماده ي مرکب مذاب . براي رشد بلوري لايه به روي بسته لازم است که دماي مذاب کنترل شود .

LI
litium-ليتيم (LI ) ~ عنصر ي که از خانواده ي فلزهاي قليايي که ويژگيهاي آن مشابه با سديم است . به دليل پاسخ بسيار خوب آن در انتهاي بنفش طيف نور ، به عنوان کاتد لامپهاي نوري استفاده مي شود . عدد اتمي ليتيم 3 و وزن اتمي آن 6/939 است .

LINBO3
lithium niobate-نيوبات ليتيم ~ نوعي بلور پيزو الکتريک و نر و الکتريک که در گستره ي زير قرمز و مرئي از 0/38 تا 5 ميکرومتر به صورت شفاف عمل مي کند . براي ذخيره ي سه بعد نگاشتها ( هولو گرام ) و نيز به عنوان پالايه ي پهن باند در تجهيزات مخابراتي کاربرد دارد .