NC


سرنام
برق و الکترونیک
2 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
normally closed-معمولاً بسته ~ واژه اي که براي رله يا اتصالهاي کليد ي به کار مي رود که در حالت برق دار نبودن رله يا کليد بسته مي شوند تا مداري را قطع کنند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت NC معنی NC معنی NC به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک NC در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
NO
normally open-معمولاً باز ~ واژه اي که براي رله يا اتصالهاي کليد به کار مي رود کهدر حالت برق دار نبودن رله يا کلديبسته مي شوند تا مداري را قطع کنند .

NMRR
normal - mode rejection ratio-نسبت رد حالت عادي ~ قابليت تقويت کننده در رد سيگنالهاي غير واقعي در بسامد خط تغذيه با هماهنگيهاي بسامد خط .

NTM
notic to mariners-هشدار به دريانوردان ~ هشداري که با نامه يا به طور راديويي براي دريانوردان فرستاده مي شود و تييرات لازم را در جدولها يا پايگحاههاي داده کامپيوتري مشخص مي کند تا آخرين تغييرات در موقعيت بويه ها . عمق آب و وجود خطهاي دريايي جديد يا ايجاد مناطق محدود شده ي در جدولها ثبت شود .

NMR
nuclear magnetic resonance-تشديد مغناطيس هسته ~ تشديد ناشي از انرژي منتقل شونده از ميدان مغناطيس RF به هسته قرار گرفته در ميدان مغناطيسي ثابتي که به اندازه کافي براي جدا کردن هسته از مدارهاي الکتروني آن قوي باشد . مقدار انرژِ جذب شده در اتم در حالت تشديد راهي براي شناسايي مواد تشکيل دهنده اتم است . ...

NA
numerical aperture-روزنه عددي ~ عددي که بيان کننده توان نور جمع شونده در تار نوري و برابر است با سينوس زاويه پذيرش و نصف زاويه مخروط پذيرش ، مقدار آن تابعي از ضرايب شکست هسته و غلاف تار است و معمولاً بين 0/2 تا0/27 است .

nc
numerical control-کنترل عددي ~ سيستم کنترلي براي ابزارهاي ماشيني و فرايند هاي صنعتي که در آن مقادير عددي متناظر با موقعيت مطلوب ابزارها يا کنترل ها روي نوارهاي مغناطيسي يا سوراخ شده ضبط مي شوند ، به طوري که مي توانند کنترل عمليات را به طور خوکار انجام دهند . کامپيوتر ها يا کنترل کننده هاي قابل برنا ...

Oe
Oersted-اورستد ~ واحد شدت ميدان مغناطيسي ،H در سيستم CGS تا 1930 که گاؤس جانشين آن شد . امروزه به جاي هر دو واژه از آپر بر متر مربع به عنوان واحد SI استفاده مي شود .

OS
operating system-سيستم عامل ~ مجموعه اي از برنامه هاي نظارتي و زير روالهايي که مجراي برنامه هاي کامپيوتري را کنترل مي کنند و بعضي وظايف سيستمي خاص مانند فرمت کردن فلاپي و ديسک سخت را انجام مي دهند .

OP- amp
operational amplifier-تقويت کننده عملياتي ~ تقويت کننده ي بهره بالا يا پسخورد ولتاژِ که بهره و مشخصه هاي پاسخ آن با استفاده از اجراي خارجي مانند مقاومتها ، خازنها يا ديودها ، تعيين مي شود . امروزه به طور گسترده اي به صورت مدارهاي مجتمع در دسترس اند . آپ امپ ها مدارهاي پايه بسياري از مدارهاي يکپارچه ...

OR
operations reserch-تحقيق در عمليات ~ استفاده ازروشهاي تحليلي برگرفته از رياضيات ، براي ايجاد شرايط بحراني تصميم گيري با در نظر گرفتن واکنشهاي انسانها ، سازمانها يجاري يا نظامي و ماشينها .