OEM


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
original equipment manufacturer-سازنده تجهيزات اصلي ~ سازنده اي که تجهيزاتي را به شکل نهايي توليد ميکند، سازنده به طور معمول قطعات و زير مجموعه هايي را سرهم مي کند که از مابع ديگر به دست آمده اند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت OEM معنی OEM معنی OEM به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک OEM در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
As
osmium-اوزميوم ~ عنصر فلزي سخت از گروه پلاتين با عدد اتمي 76 از آلياژ اينعنصر با ايريديم در ساخت سوزن ضبط کننده هاي ديسک و گرامافون استفاده مي شود.

OVP
overvoltage protection-حفاظت اضافه ولتاژ ~ حفاظت مدار در برابر ولتاز بيش از حد بااستفاده از يک يا چند قطعه حفاظتي در برابر اضافه ولتاز که در مدار قرار داده مي شوند مانند وريستور اکسيد فلزي ( mov) ديود حذف ولتاژ گذرا ( tvs ) يا لامپ تخليه گازي يا ترکيب از اين قطعات . قطعه يا قطعات حفاظتي انرژِ ضربها ...

o
oxygen-اکسيژه ~ عنصر گازي بي رنگ ، بي بو و بي مزه با عد اتمي 8 و وزن اتمي 15/99 . اکسيژن فراوان ترين عنصر در زمن و دومين گاز آزاد در جو زمين ( درکنار نيتروژن ) است که حدود 21 در صد از حجم اتمسفر راتشکيل مي دهد . اکسيژن عنصر بسيار فعالي است و تقريباً با تمام عناصر ترکيب مي شود . اين عنصر براي تمام ف ...

OFHC
oxygen-free high-conductivity copper-مس بدون اکسيژن بارسانايي بالا ~ مس خالص که قابليت رسانايي آن 0/100 است و براي ساخت لامپاي الکتروني توان بالا به کار مي رود . زير به هنگام گرم شدن گاز قابل ملاحظه اي توليد نمي کند .

pd
palladium-پالاديم ~ عنصر فلزي با عدد اتمي 46 و وزن اتمي106/4 از آن براي آب فلز کاري فلزات فريتي استفاده مي کنند .

I/O
parallel input /out put-ورودي / خروجي موازي ~ ساده ترين و سريع ترين روش براي اتصال قطعات پردازشگر داده با حداقل مداربندي . داده ها به شکل بيتهاي موازي به پهناي باس اتصال کهمعمولاً برابر ~ با پهناي حافظه کامپيوتر ، بر حسب بيت است . منتقل مي شود . با وجود آن که گذرگاههاي 16 بيتي رايج تر هستند . اما گ ...

paramp
parametric amplifier-تقويت کننده پارامتري ~ تقويت کننده ريزموجي که شامل لامپ الکتروني يا قطعه نيمرسانايي است که رآکتانس آن مي تواند به طور متناوب با ولتاژ AC القا شونده با بسامدي معين تغيير کند.

PARallax-SECond
parsec-پارسک ~ واحد طول براي فضاي بين ستاره اي ، برابر با 3/26 سال نوري ، 206000 واحد نجومي يا 30/82×bبه توان 12 km ~ ( 19/15 × 10 به توان 12 mi .

PPM
parts per million-جزء در ميليون ~ واحدي براي تعريف وقتي که بسامد ، ولتاژ يا پارامتر ديگر با آن توليد ، اندازه گيري يا کنترل مي شود.

Pa
pascal-پاسکال ~ واحد SI فشار يا تنش ، 1 Pa برابر با 1 N/m به توان 2 است.