PLD


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
programmable logic device-قطعه منطقي قابل برنامه ريزي ~ قطعه منطقي که تنها بخشي از سيستم محاسباتي کامل را تشکيل مي دهد . مانند حافظه هاي داراي محتويات قابل نشاني دهي ، آرايه هاي منطقي قابل برنامه ريزي ، حافظه هاي با دستيابي تصادفي ، منطق تصادفي و حافظه هاي فقط خواندني .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت PLD معنی PLD معنی PLD به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک PLD در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
PROM
programmable read - only memory-حافظه فقط خواندني قابل برنامه ريزي ~ حافظه فقط خواندني نيمرسانا که فقط براي يکبار و معمولاً در محل برنامه ريزي مي شود . برنامه ريزي يا استفاده از دستگاه خاصي انجام مي شود که ارتباطهاي سوختني را در شبکه اي از قطعات منطقي مي سوزاند تا مخل خاصي از حافظه را براي سطح منطق ...

PUT
programmable unijunction transistor-تزانزيستور تک قطبي قابل برنامه ريزي ~ قطعه PNPN ( تريستور ) داراي گيت آند . قطعه به ازاي ولتاژ گيت ثابت خاموش يا در حالت غير هدايت باقي مي ماند تاولتاژ آند به مقدار از پيش تعيين شده اي بيش از ولتاژ گيت برسد . در اين نقطه قطعه روشن مي شود . اين عملکرد شبيه به عملک ...

PHEMT
pseudomorphic high-electron mobility transistor-ترانزيستور شبه بلوري با قابليت تحريک الکتروني بالا ~ ترانزيستور قدر RF گاليم -آرسنيد ( GaAs) داراي لايه اپتيکسيال خاص رشد داده شده بر روي GaAs براي بهينه سازي قطعه در ولتاژهاي پايين و بالا بردن بازده آن براي تلفنهاي همراه و مودمهاي RF .

PA( SYSTEM)
public -address system-سيستم سخنراني عمومي ~ سيستم کاملي براي تقويت صداها و ايجاد حجم صداي کافي براي گردهمايشهاي عمومي بزرگح .

PBS
public broadcassting service-سيستم پخش همگاني ~ شبکه ملي ايستگاههاي تلويزيوني همگاني .

DC
pulsating-DC پالس زن ~ خروجي يکسو ساز پيش از فيلتر شدن . قطبيت منبع DC پالس زن با زمان تغيير نمي کند . اما دامنه آن تغيير مي کند .

PAM
pulse - amplitude modulation-مدوله سازي دامنه پالس ~ فرايند مدوله کردن دامنه شکل موج حامل پالس .

PDBM
pulse - delay binary modulation-مدوله سازي دودويي پالس - تاخيري ~ شکلي از مدوله سازي پالس که در آن پالس داراي تاخير نشان دهنده 1 دودويي و پالس بدون تاخير نشان دهنده 0 دودويي است . از اين روش در مخابرات نوري داده ها استفاده مي شود .

PDM PWM
pulse - duration modulation , pulse width modulation-مدله سازي طول مدت پالس ، مدوله سازي پهناي پالس ~ شکلي از مدوله سازي زمان پالس که طول مدت هر پالس در آن تغيير مي کند .

PFM
pulse - frequncy modulation-مدوله سازي بسامد پالس ~ شکلي از مدوله سازي زمان پالس که سرعت تکرار پالس رد آن به طور مشخص تغيير ميکند . واژه دقيق تر برايي مدوله سازي بسامد پالس ، مدوله سازي سرعت تکرار پالس است .