busbar


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ميله ي جريان ~ يک رساناي فلزي ، محکم ، سنگين ، و معمولاً عايق شده براي عبور جريانهاي زياد يا برقراري اتصال بين چند مدار مختلف .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت busbar معنی busbar معنی busbar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک busbar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bus driver
راه انداز گذرگاه ~ مدار مجتمع که به گذر گاه داده ها در رايان افزوده مي شود تا در موقع اتصال وسايل جانبي متعدد به گذرگاه ، بتواند به خوبي سي پي يو را راه اندازي کند . به دليل اثر بارگذاري خازني در گذرگاهي که منجر به کاهش سرعت تبادل داده ها و اخلال در فواصل زماني در سيستم رايانه مي شود . استفاده از ر ...

busing
گذرگاه دهي ~ اتصال تعداد زيادي منبع داده به يک گذرگاه مشترک .

bus sizer
اندازه بند گذرگاه ~ قطعه ي نيمرسانايي که به کاربر امکان مي دهد در موقع اتصال ريزپردازنده ها به وسايل جانبي يا گذرگاهي ، کنترل زمان بندي را به صورت همزمان و ناهمزمان انتخاب کند. اين قطعه جانشين پي اي ال ها، تثبيت کننده ها و فرستنده - گيرنده ها مي شود.

Butler oscillator
نوسانساز باتلر ~ نوعي نوسانساز کنترفل شده با بلور که در آن بلور در يک حلقه ي پسخورد بين اميتر و کلکتور قرار مي گيرد . جريان اميتر ترانزيستور تناسب مستقيم با قدرت سيگنال آر-اف دارد. بلور به صورت يک پالايه ي ميان گذر باريک رفتار ني کند و مقداري از انرژي آر-اف را به اميتر باز مي گرداند. جريان اميتر ام ...

butt contact
اتصال دکمه اي ~ دو اتصال به شکل نيمکره که معمولاُ با فشار فنر به يکديگر متصل مي شوند.

butterfly capacitor
خازن پروانه اي ~ نوعي خازن متغير که صحنه هاي ثابت و متحرک آن به شکل بالهاي پروانه اند. هر صفحه ي ثابت داراي يک حلقه ي بيروني است که تشکيل يک القا کنايي مي دهد و اندازه ي آن بر حسب موقعيت صفحه ي متحرک متغير است . هم ظرفيت و هم الفا کنايي در هنگامي که صفحات ثابت و متحرک چهار ربع يک دايره را شکل مي ده ...

Butterworth filter
پالايه ي باتورث ~ پالايه اي که در باند گذر داراي پاسخ اساساُ تخت و در فراتر از قطع داراي تضعيف 6 دي بي/ octave براي پالايه ي تک قطبي است. پاسخ گذاري آن بسيار بهتر از پالايه ي معادل چپي شف است.

Butterworth response
پاسخ باترورث ~ پاسخ دامنه ي تا حد ممکن تخت در باند گذر يک پالايه ي فعال به همراه زمان آرامش و فراجست متوسط.

button cell
پيل دکمه اي ~ نوعي پيل الکتريکي کوچک و با ولتاژ کم که به صورت قرص فلزي با قطر حدود 11 ميليمتر و ضخامت 5 ميليمتر ساخته مي شود. يک روي آن را سر مثبت positive ~ [ Terminal ~ ( آند ) و روي ديگر را سر منفي negative] [ terminal ( کاتد ) تشکيل مي دهند. نمونه هاي آن عبارت اند از پيل ليتيمي ( ~ lithium cell ...

buzzer
بازر؛ زنگ اخبار ~ وسيله اي الکترومغناطيسي که تيغه ي متحرک آن به سرعت مرتعش مي شود و صداي زنگ توليد مي کند .