TWS


سرنام
برق و الکترونیک
3 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
thermal weapon sight-ديدگاه تفنگ حرارتي ~ دستگاه تصوير برداري نظامي سبک وزن که مي تواند روي تفنگ نصب يا به طور دستي حمل شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت TWS معنی TWS معنی TWS به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک TWS در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
TFAMD
thin film . active - matrix display-صفحه نمايش ماتريس فعال پوسه نازک ~ صفحه نمايش بلور مايع با ترانزيستورها يا ديودهاي سوييچينگ در هر عنصر تصوير يا هر ذره تصوير که به صورت پوسه نازک ار سيليکن آمورف يا جند بلوري ساخته شده اند . قطعات فعال . ولتاژ هوستون را براي ساخته شده اند . قطعات فعال ، ولتاز هوس ...

TFT
thin-film transistor-ترانزيستور پوسه- نازک ~ ترانزيستورهاي سيليسيمي آمورف در صحنه هاي نمايش بلور مايع ماتريسي فعال که خطوط سطر ( نشاني ) و ستون ( داده ) ماتريس را کنترل مي کنند. اين ترانزيستورها ولتاژي را به ماده LCD اعمال مي کنند که در راستاي الکترودهاي مشترک و صفحه نمايش ، خازنهايي را براي ذخيره ...

Th
thorium-توريم ~ عنصر فلزي در سري اکتينيدها با عدد اتمي 90 و وزن اتمي 232/04 که به هنگام گرم شدن به مقدار فراوان الکترون گسيل مي کند و در نتيجه کاربرد زيادي در پوشش کاتدهاي لامپهاي الکتروني دارد.

TTD
time - division duplexing-دوتايي کردن تقسيم زماني ~ روش ارسال ديجيتالي که در آن دو مکالمه روي يک بسامد حامل با استفاده از ارسال مشترک زماني ، ارسال مي شود .

TOMA
time division multiaccess-دستيابي چند گانه تقسيم زماني ~ شيوه استاندارد ايالات متحده براي استراک زماني تلفن سلولي ديجيتال و کانالهاي مخابراتي ماهواره اي در بين کاربران چندگانه که شيارهاي زماني معين در ارسال به آنها اختصاص داده شده است . صداي ديجيتالي شده و يا سيگنالهاي داده فشرده ، ذخيره و در شياره ...

TDM
time - division multiplex-تسهيم تقسيم زماني ~ ارسال دو يا چند سيگنال روي يک مسير مشترک با استفاده از فواصل رماني متفاوت براي هر سيگنال .

TDR
time - domain reflectometer-بازتاب سنج حوزه ي زمان ~ ابزاري که مشخصه هاي الکتريکي سيستمهاي ارسال باند پهن ف زير مجموعه ها ، قطعات و خطوط را با تغذيه پله ولتاژ و نمايش دادن سيگنالهاي بازتابش سوار شده بر آن ، در اسيلوسکوپ مجهز به جاروي مبناي زمان مناسب ، اندازه گيري مي کند. صفحه نمايش مشخصه و مکان هر ...

TDM
time - division multiplex-تسهيم تقسيم زماني ~ راسال دو يا چند سيگنال روي يک مسير مشترک با استفاده ار فواصل زماني متفاوت براي هر سيگنال .

TSAC
time - slot assigner circuit-مدار تخصيص دهندهي شيار زماني ~ مداري که تعيين مي کند چه هنگام کد ک 8 بين از داده هاي خود را روي جريان بيت PCM بگذارد .

TSIC
time - slot interchange citcuit-مدار مبادله ي شيار زماني ~ قطعه اي که بزرگراههاي ديجيتالي را در سيستم سوييچينگ مبناي pcm راهگزيني مي کند . سوييچ نقطه تقاطع ديجيتال .