TI


سرنام
برق و الکترونیک
2 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
titanium-تيتانيم ~ عنصري فلزي که داراي استحکام و مقاومت بالا در برابر خوردگي است و عدداتمي ان 22 است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت TI معنی TI معنی TI به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک TI در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
T
tonne-تن متريکخ معادل 1000کيلو گرم 2204/623ib يا 1/1ton .

THD
total harmonic distortion-اعوجاج هماهنگ کل ~ نسبت مقدار ولتاژ RMS همه ي هماهنگهاي موجود در خروجي سيستم صوتي به کل ولتاژ RMS خروجي ، به ازاي ورودي سينوسي خالص ، که به صورت درصد بيان مي شود هرچه اين درصد کمتر باشد سيستم صوتي بهتر است .

TOFP
thin quad fiat package-پوشش تخت مربعي نازکي براي مدارهاي مجتمع

TPI
tracks per inch-شيار بر اينچ ~ تعداد شيارهاي ضبط شده در هر اينچ از حرکت شعاعي هد. ضبط نوار مغناطيسي يا محيط ضبط ديگر ايجاد شود.

TCAS
traffic collision and avoidance system-سيستم حفاظت از برخورد ~ سيستمي بر اساس رادار مراقبت ثانويه [ SSR] . وقتي که هواپيما مجهز به TCAS از هواپيماي نزديک ديگري مجهز به TCAS درخواست اطلاعات مي کند ،پاسخي از تراپاسخگر SSR هواپيماي ديگر دريافت - مي کند . اين پاسخ به هواپيماي درخواست کننده امکان تعيين ...

Gm
transconductance; mutual conductance-رسانايي انتقالي ؛رسانايي متقابل ~ نسبت تغيير در جريان نسبت به تغيير ولتاژ ترانزيستورها . در ترانزيستور اثر ميدان ،نسبت تغيير جريان درين به سورس به تغيير ولتاژ گيت به سورس است . در تريود لامپ خلأ ،نسبت تغيير در جريان آند به تغيير ولتاژ شبکه کنترل است . مي توان آن ...

TE
transferred electron-الکترون انتقالي ~ الکترون آزادي که از يک حد اقل به حد اقل ديگري داخل يک منطقه منتقل مي شود . جرم موثر الکترون به جرم مربوط به حد اقل جديد تغيير مي کند ولي الکترون مکان خود را عوض نمي کند .

TEA
transferred - electron amplifier-تقويت کننده الکترون انتقالي ~ تقويت کننده ديودي ، که معمولاً با استفاده از ديود الکترون انتقالي عمل مي کند و از گاليم آرسنيد يا ناخالصي نوع N ساخته مي شود که تقويتي تا محدودهي گيگاهرتز را تابش از 50 گيگا ~ هرتز با توان خروجي کمتر از 1 w ~ موج پيوسته ايجاد مي کند . ت ...

T
transformer-ترانسفورماتور ~ قطعه اي که از دو يا چند پيچک تشکيل شده است که با اتصال مغناطيسي به يکديگر تزويج شده اند . اين قطعه مي تواند انرژِي الکتريکي را از يک يا چند مدار ، بدون تغيير بسامد ، به يک يا چند مدار ديگر منتقل مي کند . ولي معمولاً مقادير جريان و ولتاژ را تغيير مي دهد .

TTL ,T2 L
transistor-transistor logic-منطق ترانزيستور -ترانزيستور ~ خانواده منطقي برپايه ترانزيستورهاي پيوندي دو قطبي که با مشخصه ي آنها سرعت بالا ،مصرف توان متوسط و کاربرد وسيع است .