calorescence


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
نورتابي ~ توليد نور مرئي با استفاده از تابش زير قرمز ، اين تبديل از نوع مستقيم است زيرا نور به جاي تغيير مستقيم طول موجها به وسيله گرما توليد مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت calorescence معنی calorescence معنی calorescence به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک calorescence در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
calorie
کالري ~ واحد مقدار گرما در سيستم متريک ، تقريباً برابر با مقدار گرمايي است که دماي 1. گرم آب را 1درجه سانتي گراد بالا مي برد.

calorimeter
کالري سنج ~ ابزاري براي اندازه گيري مقدار گرما . همچنين با استفاده از اثار گرمايي امواج مايکروويو مي توان انرژي آنها را با اين وسيله اندازه گرفت .

camcorder
دوربين تصوير برداري ويدئويي ، کم کوردر ~ نوعي دوربين ويدئويي قابل حمل که مجهز به سيستم ضبط صدا و تصوير تمام رنگي روي نوار است . استفاده از عدسي هاي تله فرتو در اين دوربينها قابليت تصوير برداري از فواصل نزديک تا دور را به آن مي دهد .

campbell bridge
پل کمپبل ~ نوعي پل( اي سي ) براي اندازه گيري القاکنايي متقابل . در اين پل القا کتابيهاي متقابل استاندارد و مجهول با يکديگر مقايسه مي شوند .

campbell-colpitts bridge
پل کمپبل - کولپيتس ~ توعي پل ( اي سي ) که با روش جانشيني ، ظرفيتهاي خازني را اندازه مي گيرد .

candian standards Assoclation
انجمن استاندارد کانادا ( سي اس آي ) ~ سازماني مستقل که با وضع استانداردهاي ايمني و آزمايش مواد ، قطعات و محصولات پذيرش آنها را براي استفاده بازار کانادا معين مي کند .

candela
کاندلا ~ واحد شدت درخشندگي در دستگاه (اس آي ) . يک کاندلا به صورت شدت روشنايي يک و شصت سانتي متر مربع از تابشگر جسم سياه در دماي انجماد پلاتين تعريف مي شود . قبلاً شمع candie ناميده مي شد .

candela per square meter
کاندلابر متر مربع ~ واحد درخشايي در دستگاه ( اس آي ) .

candle power
توان شمعي ~ شدت درخشندگي بر حسب کاندلا .

cannibalize
همجنس خواري ~ استفاده قطعات يک وسيله يا دستگاه براي تعمير وسيله با دستگاه ديگر .