carrier channel

carrier current

جريان حامل ~ جرياني متناوب با بسامد بالا که براي اهداف ارتباطي يا کنترلي روي بسامد هاي معمولي خطوط تلفن ، تلگراف و برق سوار مي شود . در صورت مدله شدن جريان حامل با سيگنال صدا ، مي توان ارتباط تلفني را روي خطوط برق برقرار کرد. ازمدوله کننده ي بسامد جريان حامل براي حمل داده ها و فرمان دادن به رله ها ...

carrier detect

اشکار سازي حامل ~ سيگنال مربوط به مودم در استاندارد RS-232C که به پايانه ي متصل نشان مي دهد . مودم سيگنالي را از مودم راه دور دريافت کرده است .

carrier frequency, center frequency , resting frequency

بسامد حامل ، بسامد مرکزي ، بسامد سکون ~ بسامد فرستنده ي راديويي يا راداري مدوله نشده ، يا بسامد ميانگين موج گسيل شده هنگامي که توسط يک سيگنال متقارن دوله شود .

carrer- frequency pulse

پالس بسامد حامل ~ حاملي که دامنه ي آن به وسيله ي پالس مدوله شده است . دامنه ي حامل مدوله شده قبل و بعد از پالس صفر است .

carrier -interference ratio

نسبت حامل به تداخل نسبت c/i ~ نسبتي براي مشخص کردن ميزان تداخل در رله هاي مايکروويو و ساير سيستمهاي ارتباطي . براي اين منظور ابتدا سيگنال مطلوب اندازه گيري و سپس با قطع آن سيگنال نامطلوب موجود اندازه گرفته مي شود . نسبت دو مقدار اندازه گيري شده بر حسب دسي بل بيان مي شود .

carrier leak

نشت حامل ~ بسامد حامل باقيمانده در سيستم حذف حامل .

carrier level

سطح حامل ~ شدت يا سطح سيگنال حامل مدوله نشده در نقطه خاصي از سيستم راديويي که بر حسب دسي بل نسبت به سطح مرجع بيان مي شود .

carrier line

خط حامل ~ هر خط انتقالي که براي ارتباط حاملي چند کاناله استفاده مي شود .

carrier mobility

تحرک حامل ~ سرعت ميانگين رانش حامل ها در يک نيمه رساناي همگن و در واحد ميدان الکتريکي ، معمولاً تحرک الکترونها و حفره ها با هم تفاوت دارند.

carrier modulation

مدوله کننده ي حامل ~ تغيير برخي از مشخصه هاي حامل مطابق با موج مدوله کننده .