Celsius temperature scale


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
مقياس دماي سيليوس [سي] استاندارد بين المللي سيستم متريک براي اندازه گيري دما. فاصله بين نقطه انجماد ، که در 0/01 درجه ي سلسيوس تنظيم شده است ، و نقطه ي جوش ،که در 100 درجه ي سلسيوس تنظيم شده است ، برابر با 99/9 درجه است . صفر مطلق نيز برابر با 273/16- درجه ي سلسيوس است. استاندارد بين المللي قبلي مقياس دماي سانتيگراد بود که در سال 1948 به استاندارد جديد تغيير يافت . اين دو مقياس اندکي با هم اختلاف دارند زيرا نقطه ي انجماد در مقياس سانتيگراد 0 درجه سانتيگراد است حال آنکه نقطه مرجع 0/01 درجه در مقياس سلسيوس براي انجام محاسبات مناسبتر است . براي تبديل درجه سلسيوس ( يا سانتيگراد ) به درجه فارنهايت بايد آن را در 1/8 ضرب و نتيجه را با 32درجه جمع کرد. دو مقياس فارنهايت و سلسيوس در نقطه ي 40- اف = 40- درجه سلسيوس مشابه هستند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Celsius temperature scale معنی Celsius temperature scale معنی Celsius temperature scale به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Celsius temperature scale در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
center-fed zepp
آنتن هرتز تغذيه - مرکزي ~ نوعي دو قطبي نيم موج که داراي تغذيه گرهاي فاصله دار روي خط انتقال خود است. روي بسامد بنيادي خود به صورت جرياني و روي تمام هماهنگهاي زوج به صورت ولتاژي تغذيه مي شود. اين آنتن در گستره 1/6 تا 30 مگاهرتز عمليات ارسال و دريافت را انجام مي دهد.

center-frequency stability
پايداري بسامد مرکزي ~ توانايي يک فرستنده در حفظ بسامد مرکزي خود در غياب هر گونه مدوله کننده ي .

centering
مرکز گذاري ~ فرايند قراردادن تصوير لامپ پرتو کاتدي در مرکز صفحه آن.

centering control
کنترل مرکز گذاري يکي از دو پيچ کنترل براي تنظيم موقعيت تصوير روي صفحه نمايش لامپ پرتو-کاتدي . يکي از اين دو کنترل تصوير را در جهت افقي و ديگري آن را درجهت عمودي جا به جا مي کند. مرکز گذاري با تنظيم ولتاژ « دي سي» اعمال شده به صفحه هاي انحراف و يا با تنظيم جريان مستقيم عبوري از پيچکهاي انحراف انجام ...

center of gravity
گرانيگاه [سي جي] ~ نقطه اي در رو يا درون جسم که برايند نيروهاي وزن، صرفنظر از نحوه قرارگيري جسم ، ماهواره از آن مي گذرد و بنابراين مي توان وزن يک جسم را با بردار نيرويي که از گرانيگاه آن مي گذرد و جهت آن رو به پايين است نمايش داد.

center tap
سر وسط[ سي تي] ~ پايانه اي وقع در مرکز الکتريکي يک مقاومت ، پيچک ، يا وسايل ديگر.

centi-
سانتي- ~ پيشوندي که 10 به توان 2- يا 0/01 را نشان مي دهد.

centimeter
سانتيمتر [ سي ام] ~ واحدي که از واحدهاي بنيادي سانتيمتر گرم و ثانيه در سيستم « سي جي اس» ساخته شده است.

centimetric wave
موج سانتيمتري ~ موج راديويي با طول موج بين 1 تا 10 سانتيمتر که متناظر با گستره بسامدي ابر بالا ( اس اچ اف) از 3 تا 30 گيگاهرتز است .

central office
اداره مرکزي [ سي او] ~ مرکز تلفن اصلي که معمولاُ تا چند کيلومتري مشترک قرار دارد و داراي شبکه راهگزيني پيامهاي تلفني براي حدود 1000 مشترک است .