cesium


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
سزيم [ سي اس] ~ عنصر فلزي قليايي و نقره اي رنگ با عدد اتمي 55 و وزن اتمي 132/9 . در صورت استفاده از آن به عنوان ماده کاتد مي تواند مقدار قابل توجهي الکترون گسيل کند. نوسان اتمهاي سزيم در يک مشدد به عنوان استاندارد مرجع براي اندازه گيري بسامد و زمان به کار مي رود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cesium معنی cesium معنی cesium به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cesium در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
cesium atomic-beam resonator
مشدد باريکه - اتمي سزيمي ~ مشددي که در آن اتمهاي تبخير شده از مايع سزيم به صورت باريکه در آمده و تحت تأثير يک ميدان مغناطيسي قرار مي گيرند؛ سپس با عبور از کاواک مشدد بر هم کنش مغناطيسي بيشتري به آنها وارد مي شود. يکي از کاربردهاي آن کنترل بسامد نوسان سازهاي ريزموج است .

cesium-beam frequency standard
استاندارد بسامدي باريکه - سزيمي ~ مجموعه اي از يک نوسان ساز کوارتز دقيق ، يک ترکيب گر بسامد و تعدادي طبقات ضرب کننده که بسامدهاي استاندارد نظير 1و 5 مگاهرتز را با دقت 1 قسمت در 10 به توان 11 توليد مي کند . اساس کار آن مقايسه پيوسته خروجي با بسامد 9192/631770 مگاهرتز مربوط به مشدد باريکه- اتمي سزيمي ...

cesium clock
ساعت سزيمي ~ نوعي ساعت اتمي که توسط بسامد ارتعاش طبيعي اتمهاي سزيم در مشدد باريکه - اتمي تنظيم مي شود.

cesium phototube
لامپ حساس به نور سزيمي ~ لامپي که کاتد آن با سزيم پوشانده شده است و بيشترين حساسيت آن به بسامدهاي زير قرمز است.

cesium-vapor lamp
لامپ بخار - سزيمي ~ لامپي که بر اثر عبور جريان از بين دو الکترود واقع در بخار سزيم يونيده نور توليد مي کند.

cesium-vapor rectifier
يکسوساز بخار - سزيمي ~ نوعي لامپ گازي که گاز رساناي آن بخار سزيم و پوشش کاتد آن لايه متراکم و تک اتمي از سزيم است. براي رسيدن به فشار بخار مطلوب لازم است که لامپ تا حدود 180 درجه سلسيوس گرم شود.

chaff
پوشال ~ يکي از روشهاي جنگ الکترونيکي غير فعال ( اي سي ام) با استفاده از ابري از هزاران قطعه سيم يا ورقه فلزي نازک که طول برش آنها به گونه اي است که به صورت دو قطبيهايي با بسامد تشديد گسترده رفتار مي کنند . پاشيدن آن در اطراف هواپيما يا ساير وسايل رزمي موجب گمراهي رادار دشمن و جلوگيري از ردگيري و تع ...

chaff rocket
موشک پوشالدار ~ موشکي پر از پوشال که بعد از شليک از هواپيما يا کشتي در هوا منفجر مي شود و هزاران دو قطبي ريز را در هوا پخش مي کند. به اين ترتيب با ايجاد پژواک قابل توجهي در سيگنالهاي رادار ، کشتي يا هواپيماي شليک کننده از ديد آن مخفي مي ماند.

chain
زنجيره ~ شبکه اي از ايستگاه هاي راديويي ، تلويزيوني يا راداري که توسط خطوط تلفني ، کابلهاي هم محور يا خطوط ارتباط راديويي خاص يه هم متصل هستند و به صورت گروهي کار مي کنند.

chain code
رمز زنجيره اي ~ توالي متناوبي از کلمه هاي ان- بيتي که در آن هر کلمه از روي کلمه مجاور خود و با انتقال يک رقم آن به سمت راست يا چپ ، حذف بيت اول و افزودن يک بيت به آخر آن ساخته مي شود. هيچگونه کلمه تکراري در اين توالي روي نمي دهد. نمونه اين رمز براي کلمه هاي 3 بيتي عبارت است از 000001010101011111110 ...