characteristic X-rays


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پرتوهاي ايکس مشخصه ~ پرتوهاي مغناطيسي اي که بر اثر بازآرايي الکترونها در پوسته هاي داخلي اتمها گسيل مي شوند. طيف تابش شامل خطوط مشخه عنصر است. صفحه هدف در يک لامپ پرتو ايکس عموماُ هر دو نوع پرتو ايکس پيوسته و مشخصه را گسيل مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت characteristic X-rays معنی characteristic X-rays معنی characteristic X-rays به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک characteristic X-rays در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
character per inch
نويسه در اينچ [ سي پي آي] ~ واحدي که تعداد نويسه هاي چاپ شده يا توليد شده در هر اينچ را مشخص مي کند.

character reader
نويسه خوان وسيله اي که با پويش نويسه هاي چاپي يا دستنويس ، رمزهاي معادل آنها را براي استفاده در کامپيوتر يا ساير مدارهاي پردازشگر توليد مي کند. متداولترين نمونه هاي تجاري اين وسيله بر اساس روشهاي نوري و مغناطيسي کار مي کنند.

character recognition
شناخت نويسه ~ فن آوري حس و رمزگذاري نويسه هاي چاپي يا دستنويس در کامپيوتر .

character set
نويسگان ~ فهرستي از نويسه هاي قابل پذيرش در کامپيوتر يا وسيله ورودي / خروجي خاص.

caracter-writing storage tube
لامپ ذخيره اي نويسه نگار ~ نوعي لامپ نويسه نگار که صفحه نمايش خود را تا زمان برقرار بودن ولتاژهاي عملياتي حفظ مي کند. با کاهش لحظه اي يکي از ولتاژها، اين صفحه پاک مي شود.

Charactron
کاراکترون ~ علامت تجاري نوعي لامپ پرتو کتدي که حروف يا اعداد را نمايش مي دهد.

charge
باز؛ خرج؛ باردهي ؛ شارژ ~ 1. کميتي که انرژي الکتريکي ذهيره شده در خازن ، باتري ذره بنيادي يا جسم عايق را مشخص مي کند. بار الکتريکي نيز ناميده مي شود .2. ماده يا قطعه اي که بايد توسط کوره القايي يا دي الکتريکي گرم شود. 3. تبديل انرژي دي الکتريک به انرژي شيميايي در باتري انباره با گذاردن جريان مستقيم ...

charge amplifier
تقويت کننده ي بار ~ تقويت کننده اي که تغييرات ظرفيت در تراديسنده هاي خازني نظير ميکروفون خازني را به تغييرات متناظر ولتاژ در خروجي تبديل مي کند. اغلب از تقويت کننده هاي عملياتي براي اين منظور استفاده مي شود.

charge carrier
حامل ؛ حامل بار ~ الکترون يا حفره ي متحرک در ماده ي نيمه رسانا .

charge-coupled device
وسيله تزويج -باري[ سي سي دي] ~ نوعي وسيه انتقال بار نيمه رسانا که اساسُ از يک لايه نيمه رساناي زيرين ، يک لايه عايق اکسيد در وسط ، و يک لايه بالايي از الکترودهاي فلزي تشکيل شده است. اعمال ولتاژ منفي به هر الکترود منجر به ايحاد منطقه تهي در لايه زيرين و ذخيره حامل هاي اقليت و حامل اطلاعات مي شود. با ...