charge storage

charge-storage transistor

ديود ذخيره- باري ~ نوعي ديود نيمه رسانا که زمان خاموشي آن به دليل انباشت بار به ميزان قابل توجهي افزايش يافته است.

charge-transfer device

قطعه انتقال - باري ~ قطعه اي نيمه رسانا که بر اساس جا به جايي بارهاي ذخيره شده بين نقاط معين کار مي کند. مانند قطعات تزريق -باري و تزويج - باري .

charge trapping

به دام اندازي بار؛ بارزني ~ پديده اي پارازيتي در قطعات نيمه رسانا که مانع از حرکت آزادانه الکترونها يا حفره ها مي شود.

charging

باردهي ؛ شارژ 1. فرايند تبديل انرژي الکتريکي به شيميايي در باتريهاي ثانويه . 2. فرايند تغذيه ي خازن يا ساير وسايل ذخيره کننده ي انرژي الکتريکي .

charging current

جريان باردهي ؛ جريان شارژ ~ جرياني که پس از اعمال ولتاژ در خازن جاري مي شود.

chart

نمودار ~ کاغذ يا ماده ديگري که روي آن تصاوير گرافيکي توسط ابزار ثبات ثبت مي شود.

chart recorder

ثبات نمودار ~ ثباتي که نمودار تغييرات متغير وابسته را بر حسب متغير مستقل به وسيله قلم جوهري روي کاغذ معمولي ، سوزن گرم روي کاغذ حساس به گرما ، باريکه نوري يا الکتروني روي کاغذ حساس ، نور يا به روشهاي ديگر رسم مي کند.

chassis

تنه ؛ شاسي قاب فلزي يا ساختار جعبه مانندي که با نصب اجزاي الکترونيکي روي آن مداري عملياتي نظير گيرنده راديو يا تلويزيون ، ضبط صوت ، يا منبع تغذيه به وجود مي آيد. در حال حاضر عمدتاً از تخته هاي مدار چاپي به جاي آن استفاده مي شود.

chassis ground

زمين شناسي ~ اتصال به شاسي فلزي که نقش مسير برگشت مشترک را براي منبع تغذيه ايفا مي کند. اتصال زمين شاسي لزوماً با اتصال زمين واقعي يکي نيست.

chatter; contact chatter

لرزش اتصال ~ باز و بسته شدن ناخواسته و طولاني مدت اتصالهاي الکتريکي نظير رله.